بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین
چندی پیش در ایام عزای سید الشهداءعلیه السلام مطالبي انتشار یافت که خاطر برخی بچه شیعیان آگاه به زمان را مکدر
ساخت. آن اشعار و اظهار نظرها چیزی نبود جز بد سلیقگی و تشخیص اشتباه، فقط همین.
می دانیم که امروز تنها چیزی که شیعه محتاج یکدستی و عدم تفرقه است و متاسفانه
این گونه قلم فرسایی ها به این مسائل دامن می زند.
می دانیم که همه ی ما شیعه هستیم و محب اهل بیتعلیهم السلام و
عزادار غم عظیم عالم که روح آدم تا خاتم را آزرده و تا به امروز و الی یوم القیامه
حرارت دارد و می سوزاند.
می دانیم که شیعه در طول تاریخ با انحراف، بدعت، خرافه مبارزه کرده و با شناخت
به موقع با آن مبارزه کرده است و وجود فقیهان و عالمان دینی بوده است که همواره از
حریم تشیع محافظت کرده اند.
حال در این زمانه که هجوم وحشیانه و ناجوانمردانه دشمنان از سراسر عالم دستگاه
اباعبدالله الحسین علیه السلام را نشانه رفته است آیا رواست که برخی از
خودی ها به دنبال آسیب شناسی این حرکت و جوشش مردمی باشند؟
اگر بخواهیم چون عقل اندیشان به این حادثه جانسوز بنگریم حرکت امام حسین علیه
السلام به سوی سرزمین کربلا اساسا آسیب به خود و خانواده شان بوده است. اما عظمت
این مصیبت آنقدر بود که توانست مظلومیت مولای کون و مکان را به گوش جهانیان
برساند. دل محبانش را اسیر کند تا حال و هوایشان به حالت مضطر کاروان اسرا بدل شود
و اسلام زنده بماند.
وقتی امام صادق علیه السلام امر به تجسم روضه جدشان می نمایند و
دستور می دهند تا طفل شش ماهه را بیاورند و غم این مصیبت را به حد اعلی برسانند،
تاثیرش در سوز صدای آن فقیه ربانی نمایان شده و بر سر کرسی درس فریاد بر می آورد
که برای غم حسین خون هم جاری شد، بشود.
عزاداری بر حسین علیه السلام را فقیهان و عالمانی رونق داده اند که امام زمان علیه
السلام امر بر رجوع به آنها فرموده است تا خیمه عقل و عزای اباعبدالله علیه
السلام یکی شود و جداناپذیر گردد.
خمینی کبیر قدس سره فرمود: هر مكتبي، تا
پايش سينه زن نباشد، تا پايش گريه كُن نباشد،... حفظ نمي شود.
رهبرمانمدظله العالي فرمودند: برخى
كارهاست كه پرداختن به آنها، مردم را به خدا و دين نزديك مىكند. يكى از آن كارها،
همين عزاداريهاى سنّتى است كه باعث تقرّبِ بيشترِ مردم به دين مىشود. اينكه امام
فرمودند «عزادارى سنّتى بكنيد» به خاطر همين تقريب است. در مجالس عزادارى نشستن،
روضه خواندن، گريه كردن، به سروسينه زدن و مواكب عزا و دستههاى عزادارى به راه
انداختن، از امورى است كه عواطف عمومى را نسبت به خاندان پيغمبر، پرجوش مىكند و
بسيار خوب است. 73/3/17
از علامه بحرالعلوم رحمه الله علیه نقل شده که فرمودند:
وقتي به دسته سينه زني رسیدم، دیدم حضرت بقیة اللهعلیه السلام با سر و پای برهنه میان سینه
زنها به سر و سینه میزنند و گریه میكنند، من هم نتوانستم طاقت بیاورم، پس در
خدمت آن حضرت مشغول سینه زدن شدم.
آیت الله بهجت رحمه الله علیه در فضیلت گریه تاكيد كردند كه:
گریه بر سیدالشهدا علیه السلام از افضل مستحبات بوده که بسیار عمل واجب در
آن است. گریه بر سیدالشهدا علیه السلام از همه مستحبات بالاتر است حتی از
نماز شب! چون نماز شب حالتی جسمی دارد ولی گریه بر سیدالشهدا علیه السلام
رقّت روحی است و عامل آن، آن را در درون انسان به وجود آورده است.
و علما نقل كردند كه آیت الله کمپانی اصفهانی قدس سره در مجالس
روضه ابا عبدالله علیه السلام پای سماور مینشست و چای میداد.
حال این ها را من و تو نمی فهمیم و علما به عنوان
وارث انبیاء می دانند که عزای سیدالشهدا علیه السلام استثناء است و موجب
ماندگاری مکتب تشیع است. آیا فقیهان عقل را تعطیل دانسته و به انحراف رفته اند یا
بهتر از هر مقلدی به اصول استنباط حکم شارع مقدس عالمند؟
پس این دستگاه مبارک باید تا ظهور منجی با شکوه هر
چه بیشتر ادامه یابد و مانند خاری در چشم دشمنان باشد تا انشالله روزی امام زمان علیه
السلام ظهور کرده و خود روضه جد غریبش را بخواند.
حال سوال اینجاست آیا رواست با بدسلیقگی، بی سوادی
و وقت نشناسی، شک و شبهه در سنت رايج عزاداری وارد سازیم، آب به آسیاب دشمن بریزیم
و شک که معبر خوبي است براي رسيدن به یقین را به اشتباه و سهو موقف خود قرار داده و
تزلزل در دل شیعیان و عزاداران ایجاد کنیم؟
این بدسلیقگی قبیح است و نابه جا، چه از طرف کسانی
که قائل به تظاهر در برخی عزاداری ها هستند که کاملا شخصی است و موجب وهن در دین
می شود و یا کسانی که مدام مته به خشخاش گذاشته و دکان آسیب شناسی باز کرده اند!
پس مراقب باشیم با اشکال تراشی در عزای اباعبدالله علیه
السلام در زمره کسانی قرار نگیریم که در روز حسرت می گویند: ما لنا من
شافعین و لاصدیق حمیم!
در پایان این نامه، روایتی از امام صادق علیه
السلام از کتاب ارزشمند کامل الزیارات ابن قولویه قمی قدس سره می آورم که ابوبصیر
میگوید: امام صادق علیه السلام فرمودند: ...ای ابوبصیر: فاطمه بر آن
حضرت (امام حسین علیه السلام) گریست و زجه کرد و به دنبال آن جهنم فريادى
كشيد و جيغى زد كه فرشتگان حافظ و نگهبان بر آن ، صداى گريه دوزخ را شنيدند و سريع
آماده شدند آن را كنترل كنند، زيرا خوف آن بود كه از درون دوزخ آتش زبانه كشيد يا دود
آن بيرون رفته و اهل زمين را بسوزاند. لذا تا مادامى كه دوزخ گريان و نالان است، فرشتگان
حافظ آن را مهار كرده و به جهت خوف و هراسى كه بر اهل زمين دارند آن را محافظت نموده
و درب هاى آن را محكم بسته اند، ولى در عين حال دوزخ ساكت و آرام نمى شود، مگر صداى
فاطمهسلام الله عليها آرام گردد...
ابوبصير مى گويد: محضر مبارك امام عليه السلام
عرضه داشتم: فدايت شوم اين امر بسيار عظيم و بزرگ است !
حضرت فرمودند: از اين عظيم تر غير آن ، خبرى كه نشنيده
اى ، مى باشد. سپس فرمودند: ابوبصير! آيا دوست ندارى در زمره كسانى باشى كه حضرت فاطمه
سلام الله عليها را كمك مى كنند؟
ابوبصير مى گويد: وقتى امام عليه السلام
اين كلام را فرمودند، به طورى گريه به من دست داد كه قادر بر سخن گفتن نبودم ...پس
از مجلس حضرت با چنين حالى برخاسته و بيرون آمدم پس نه طعام خوردم و نه خوابيدم...
امضاء: مسعود زارعیان
آسيب شناسي هايمان حساب شده باشد/ انتشار در روزنامه شهرآرا
پاسخ مدير پايگاه گفتگوي آرام ميان شيعه و سني در انتقاد به رباعيات عاشورايي
نمونه اي از اظهار نظرها؛
پيرايش متن متين عاشورا از آلايش هاي گزافه و خرافه/ محمد علي جاهدي
شاعران آييني لطفا به پر و پاي هم نپيچند!/ عبدالجبار كاكايي
جواب حقير به آقاي قزوه؛
سلام. جناب قزوه اگر حسين شما زنده است بابت روضه
هايي است كه امام صادق عليه السلام به ما آموختند، بابت عزاداري سنتي با همه ي
ريخت و پاش و حواشي اش است كه امام (ره) به آن امر فرمود، بابت سينه زني ها و
ارادت هايي است كه عاشقان مولا در طول اين هزار و چهارصد سال در اين آستان داشته
اند، لابد خود مي دانيد كه هر كس به اندازه فهم و روزي اش در اين آستان عرض ادب مي
كند و به من و شما ربطي ندارد كه حسين او زنده است يا مرده!
اصلا مگر نبض حسين شناسي (زنده و مرده) دست شماست بزرگوار؟!
ما با خرافه مخالفيم اما چه بسا گوش هايي كه لياقت ندارند و
فقط سين حسين حسين آن جوانان پاك كه ارباب دعوتشان كرده است را مي شنوند.
اگر نبود همين عرض ارادت ها حسين شما زنده نبود و آن همه
جوان به عشق حسيني كه شما نعوذبالله مرده مي دانيد در سوريه دوام نمي آوردند و به
شهادت رضايت نمي دادند.
آخر مگر حسين زنده و مرده دارد؟ حسين يكي است چرا كه كربلايش
يكي است و قابل تكرار نيست. حسين همواره زنده است كه فرمود: "ان لقتل الحسین
حرارة فی قلوب المؤمنین لا یبرد ابدا"، و اين تقسيم از كم معرفتي است، اين را
فقيهان ما مي دانند نه من و شما..
همان به كه در اين عرصه سكوت كنيم و اشعار غلطمان را عوض
كنيم.
جسارت مرا ببخشيد. ارادتمند شخصتان، زارعيان.
برچسبها:
اشعار رضا اسماعیلی,
طلبه مستندساز,
منتقدان عزاداری سنتی,
عقايد وهابيت