سیاسفید

یک آدم در میان دو جنگ

نقد فیلم مستند "علی ممد" در خانه سینما

نشست فیلم

تازه‌ترین برنامه‌ کانون فیلم خانه سینما که بعدازظهر شنبه ششم مهرماه برگزار شد به نمایش و نقد و بررسی مستند «علی‌ممد»‌ ساخته‌ مسعود زارعیان اختصاص داشت.

به گزارش قدس آنلاین، در ابتدای این برنامه که به همت انجمن کارگردانان سینمای مستند برگزار ‌شد، مسعود زارعیان در پاسخ به پرسش مصطفی شیری (مجری برنامه) درباره‌ نحوه‌ی آشنایی خود با شخصیت اصلی این فیلم گفت: چند سال پیش خیلی اتفاقی با این شخصیت آشنا شدم. آن‌وقت‌ها به صورت موقت در یکی از سازمان‌ها دولتی کار می‌کردم و همسر علی‌ممد هم جزو افرادی بود که در آن اداره کار می‌کرد.

وی گفت: یک‌روز همسر علی‌ممد برای انجام کاری از من کمک خواست و زمانی که سر صحبت‌مان باز شد، دغدغه‌ای را مطرح کرد که احساس کردم دست‌کم قابلیت ساخت یک فیلم کوتاه را دارد. او گفت همسرش که از مدت‌ها قبل تن به کار نمی‌دهد، تصمیم گرفته به‌عنوان مدافع حرم به سوریه اعزام شود؛ و من که شاخک‌های انتخاب سوژه‌ام حساس شده بود پرسیدم: «این سفر چه زمانی قرار است انجام شود؟ گفت: «پس‌فردا.» بلافاصله گفتم: اگر ایراد ندارد، همین امشب خدمت خواهم رسید. و اضافه کردم که خیلی دوست دارم همسر شما را از نزدیک ببینم.» با خودم گفتم احتمالاً او باید آدم جالبی باشد که در اوج گرفتاری‌های مالی خانواده، تصمیم گرفته خطر احتمالی سفر به سوریه را به جان بخرد؛ و زمانی که به منزل‌ آن‌ها رفتم، از این زاویه، حدسم به یقین تبدیل شد.

زارعیان افزود: وقتی با علی‌ممد آشنا شدم، او را شخصیت پیچیده‌ای یافتم و حدس زدم که اگر دیر بجنبم، ممکن است فرصت ثبت لحظه‌های مربوط به اعزام او را از دست بدهم. به همین دلیل خیلی سریع دست به کار شدم و گروهی را آماده کردم که با همکاری آن‌ها بتوانم لحظه‌های اعزام علی‌ممد به سوریه را ثبت کنم. غافل از این که ماجرای اعزام پس‌فردای او حدود هفت‌ماه به درازا خواهد کشید!

وی هم‌چنین گفت: دوران فیلم‌برداری این فیلم آن‌قدر طول کشید که تصمیم علی‌ممد برای اعزام به سوریه و هم‌چنین احراز هویت او به عنوان یک جانباز شیمیایی، اولویت‌اش را برای من از دست داد و این‌بار شخصیت خود او به محور این فیلم تبدیل شد. در چنین شرایطی تصمیم گرفتم فیلم‌نامه‌ای را سر و شکل بدهم و داستان او را تعریف کنم.

زارعیان سپس در پاسخ به نکته‌ مطرح شده از سوی مجری برنامه درباره‌ی رعایت مسائل اخلاقی و تعامل با شخصیت محوری فیلم خود به دشواری‌های ساخت فیلم درباره‌ شخصیت‌های حقیقی اشاره کرد و افزود: در ساخت چنین فیلم‌هایی، شخصیت محوری فیلم هر لحظه ممکن است از نگاه سینمایی فیلم‌ساز فاصله بگیرد یا از همکاری منصرف شود. در حقیقت به همین خاطر تولید فیلم مستند، از زمان پیش‌تولید و فیلم‌برداری تا هنگام نمایش و توزیع سراسری با دشواری‌های متعددی روبه‌رو است.

وی هم‌چنین با اشاره به شائبه‌ ساخت و ایجاد برخی لحظه‌ها» که به گفته‌ او «ریشه در تاکید بر عنصر فیلم‌نامه» دارد گفت: در هنگام ساخت این فیلم شاهد اتفاق‌های مختلفی بودم که حالا باید بخش‌هایی از آن را انتخاب می‌کردم. به همین دلیل به فیلم‌نامه‌ای نیاز داشتم که نقشه‌ و راهنمای من در ساخت فیلم باشد.

زارعیان گفت: در هنگام ساخت فیلم سعی کردم تا حد امکان و متناسب با بضاعت خودم زیباشناسی و مسائل سینمایی را رعایت کنم. امیدوارم این نکته‌ها در این فیلم به بار نشسته باشد.

وی گفت: تمام سعی خودم را کردم تا فیلمی که ساخته می‌شود، از منافع دو سویه برخوردار شده و خواسته‌های هر دو طرف (سوژه‌ فیلم و فیلم‌ساز) به نتیجه برسد. به همین دلیل به علی‌ممد گفتم: من این فیلم را می‌سازم و تو راحت باش؛ اما اجازه بده من هم راحت باشم و کار خودم را انجام دهم. و این مهم‌ترین اتفاقی بود که در هنگام ساخت «علی‌ممد» اتفاق افتاد.

زارعیان در توضیح این نکته گفت: در زمان فیلم‌برداری، بعضی وقت‌ها کاملاً حق را به او می‌دادم اما بعضی وقت‌های دیگر، از کارهایی که انجام می‌داد متحیر می‌شدم و نظرم تغییر می‌کرد.

وی هم‌چنین درباره‌ موقعیت حساس فیلم خود گفت: تمام تلاشم این بود که دوربین این فیلم نه بالاتر از او باشد و نه پایین‌تر؛ و سعی کردم بدون قضاوت کردن او کاری کنم تا داستان زندگی‌اش تاریخ مصرف نداشته باشد. فیلمی درباره‌ی یک آدم خیلی معمولی که زندگی او در میان دو جنگ (جنگ تحمیلی و نبرد با داعش) تعریف شده است.

زارعیان سپس در بخش دیگری از این جلسه، شخصیت محوری «علی‌ممد» را «یک انسان پیچیده با تمام خصایص انسانی» توصیف کرد و افزود: متاسفانه ظرف سینما محدود است و من نمی‌توانستم بیش‌تر از این، وجوه مختلف شخصیت او را به نمایش بگذارم.

وی گفت: در فیلم صحنه‌هایی وجود داشت که علی‌ممد و همسرش هیچ مشکلی با نمایش آن‌ها نداشتند اما احساس می‌کردم استفاده از آن‌ها در نسخه‌ی نهایی فیلم ممکن است به بی‌اخلاقی تعبیر شود. در حالی که هر دو آن‌ها رضایت کتبی خود را اعلام کرده بودند و من در زندگی آن‌ها می‌توانستم حتی بیش‌تر از این‌ها جلو بروم.

زارعیان در بخش دیگری از جلسه، در پاسخ به پرسش یکی از تماشاگران حاضر در سالن درباره‌ دیدگاه شخصی خود درباره‌ این فیلم و شخصیت اصلی آن گفت: من حتماً دیدگاه داشته‌ام اما قرار نیست آن را به تماشاگر حقنه کنم. اصلاً یکی از جذابیت‌های فیلم، کشف کردن این‌گونه نکته‌هاست و اگر فیلم‌ساز، خود به آن‌ها اشاره کند بخش عمده‌ای از شیرینی آن از بین می‌رود.

وی افزود: سینما قرار است ما را با پرسش‌های ذهنی‌مان مواجه کند و اگر قرار بود یک نقطه‌ی پایان و قطعی بر این داستان بگذارم، بخش عمده‌ای از این پرسش‌ها به وجود نمی‌آمد.

زارعیان هم‌چنین در پاسخ به پرسش دیگری درباره‌ شخصیت واقعی علی‌ممد گفت: شخصیت واقعی او همین است که در این فیلم به نمایش درآمده. او مدام در حال نقش بازی کردن است و همواره می‌خواهد خودش را محق جلوه دهد. به عبارتی دیگر می‌توان گفت علی‌ممد ظاهراً یک آدم غیر قابل پیش‌بینی به نظر می‌رسد اما در دنیای کلانی که او در آن زندگی می‌کند، به‌راحتی قابل پیش‌بینی است و می‌توان رفتارهای احتمالی او را حدس زد.

وی گفت: در حقیقت، او به تنهایی هم ما را کارگردانی می‌کرد اما من سعی می‌کردم یک قدم از سوژه‌ی فیلم جلوتر باشم و اجازه ندهم حرکت‌های او فیلم را از مسیر اصلی خود خارج کند.

زارعیان هم‌چنین گفت: اگر رفتارهای علی‌ممد واقعی نبود، من فیلم‌ساز را متحیر نمی‌کرد. این در حالی است که در طول ساخت فیلم بارها و بارها از عملکرد و رفتار او غافلگیر و متحیر شدم. عملکرد و رفتاری که به دلیل محدودیت سینما، تنها بخش کوچکی از آن در فیلم «علی‌ممد» مورد استفاده قرار گرفته است.

زارعیان سپس فیلم خود را به «نقش یک پرستار، پیش از انجام عمل جراحی» توصیف کرد و افزود: در این‌جا تنها وظیفه‌ام این بود که روی زخم را باز کنم و اجازه دهم پزشکان معالج که در این‌جا منظور از آن‌ها مدیران کشور هستند، خودشان مرحله‌ی درمان را انجام دهند.

وی در بخش دیگری از جلسه گفت: اگر قرار باشد فیلم داستانی بسازی، داستان از پیش مشخص است و تهیه‌کننده با بازیگران قرارداد بسته و آن‌ها موظف‌اند سر صحنه‌ فیلم‌برداری حاضر شده و در ساخت فیلم مشارکت کنند. اما وقتی فیلم مستند می‌سازی، مجبوری خودت را با شخصیت یا شخصیت‌های فیلم‌ات هماهنگ کنی و همراه و همسفر او باشی. بخش‌های پیش‌بینی‌نشده‌ای که جزو سختی‌ها و هم‌چنین لذت‌های این‌گونه فیلم‌سازی است.

زارعیان در بخش پایانی این جلسه‌ی نقد و بررسی گفت: فیلم‌هایی از نوع «علی‌ممد» خیلی سخت به سراغ فیلم‌ساز می‌آیند و خیلی سخت است که آدم بخواهد دوباره چنین سوژه‌هایی را تکرار کند.

وی سپس این فیلم را یک تجربه‌ خوب توصیف کرد و افزود: این فیلم با واکنش‌های خوبی که بعد از نخستین نمایش‌های خود داشت خیلی چیزها به من آموخت. در حقیقت می‌توان گفت فیلم «علی‌ممد» مقطع مهمی در کارنامه‌ی فیلم‌سازی من به حساب می‌آید.

زارعیان گفت: ساخت «علی‌ممد» یک تجربه‌ بسیار ارزشمند بود که البته چندان به آن پرداخته نشد ولی همین اتفاق‌ها برای فیلمی با این مشخصه‌ها کافی است و این امیدواری را زنده نگ ه‌می‌دارد که شاید در آینده، مورد توجه بیش‌تری قرار گیرد.

انتهای پیام/


برچسب‌ها: مستند علی ممد, انجمن صنفی مستندسازان, مسعود زارعیان, کانون فیلم خانه سینما
+ نوشته شده در  یکشنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۸ساعت   توسط مسعود زارعیان  | 

گفت و گو با مسعود زارعیان، صاحب طلبه تودی پرمخاطب‌ترین صفحه مجازی درباره زندگی روزمره روحانیون

 

 پیدا و پنهان زندگی طلبگی در اینستاگرام

زهرا چکنه

زارعیان

من پیش از این فکر می‌کردم طلبه‌ها از همه مظاهر دنیوی به دور هستند و تنها یک لباده بلند و شلوار آخوندی و نعلین می‌پوشند و یک عرقچین بر سر می‌گذارند، نه اهل رفت و آمد هستند و نه اهل معاشرت!

اگر مردم طلبه‌ای را در سینما و یا ورزشگاه برای تماشای یک فیلم و یا دیدن یک بازی فوتبال ببینند، مات و مبهوت می‌مانند و با خودشان می‌گویند مگر آخوندها هم فیلم می‌بینند! و هزار و یک حرف دیگر. در حالی‌که طلبه‌ها هم مانند همه مردم عادی غذا می‌خورند و تفریح می‌کنند. ولی مردم آن‌قدر تصورات عجیب و غریبی نسبت به آن‌ها داشته و دارند که فکر می‌کنند روحانی‌ها مانند آدم فضایی‌ها هستند که از یک کره دیگر آمده‌اند و همه چیزشان با بقیه آدم‌ها تفاوت دارد. 
در طول این‌ سال‌ها هم هیچ کس به خودش زحمت نداده که کاری بکند تا تابوی تصور اشتباه از زندگی روحانی‌ها شکسته شود. اما نسل جدید طلبه‌ها که بیشتر با فضای مجازی آشنا و دم‌خور هستند و می‌دانند که چه تأثیری روی ذهن مردم دارد، دست به کار شدند و صفحات ریز و درشتی در فضای مجازی درست کردند تا بگویند ماهم مثل مردم عادی زندگی می‌کنیم.
مسعود زارعیان از همین طلبه‌های خوش ذوق و امروزی است که صفحه پر بازدید و معروفی در اینستاگرام با نام «طلبه تودی» دارد؛ که در آن به ابعاد مختلف زندگی روحانیت می‌پردازد تا مردم از نزدیک با زوایای پیدا و پنهان زندگی طلبه‌ها آشنا شوند. ناگفته نماند که زارعیان 10سالی می‌شود که در کنار حوزه و دانشگاه وارد حوزه سینما و مستندسازی هم شده است که شاید حضور او در این عرصه برای خیلی‌ها جای تعجب داشته باشد.
در ادامه گفت‌وگوی ما را با مسعود زارعیان درباره صفحه پربازدید طلبه تودی و سینما و روحانیت می‌خوانید. 
 
■ آقای زارعیان چه شد که تصمیم گرفتید طلبه شوید؟
پیش دانشگاهی بودم که خیلی اتفاقی با یک دوستی آشنا شدم که بر خلاف تصوری که من از طلبه‌ها داشتم، خیلی امروزی بود. سبک و سیاق زندگی و رفتارش طوری بود که برایم سؤال شد، مگر می‌شود یک روحانی آن‌قدر امروزی باشد و این‌طور زندگی جذاب و متفاوتی داشته باشد؛ این جرقه در ذهنم خورد که چه خوب است من هم طلبه شوم، خیلی درگیر کنکور بودم. خلاصه یکی دو ماه در کمای ذهنی و فکری بودم، تا سرانجام تصمیم خودم را گرفتم و با این هدف وارد حوزه علمیه شدم که دست جوانان هم‌سن و سال خودم را هم بگیرم. جوان‌هایی که مثل من نگرش دیگری به دین داشتند و باید آن‌ها هم وجه شیرینش را لمس می‌کردند تا با آن آشتی کنند.

■ چه سالی وارد حوزه علمیه شدید؟
سال 1382 بود که برای گذراندن دروس حوزه به مدرسه آیت الله موسوی نژاد در مشهد رفتم. چون شنیده بودم این مدرسه علمیه خیلی منظم و ویژه است و تا به حال بزرگان بسیاری در آن درس خوانده‌اند، هر روز از ساعت 6 که می‌رفتیم حوزه تا حوالی 9- 8 شب درگیر بودیم.

■ پس کنکور شرکت نکردید؟
با وجود اینکه پدرم خیلی هزینه کرده بود و هدف خودم هم ابتدا پزشکی بود و با جدیت آن را دنبال می‌کردم ولی آن‌قدر اراده‌ام برای رفتن به حوزه محکم شده بود که تصمیم گرفتم قید کنکور و دانشگاه را بزنم و وارد حوزه علمیه شوم.کنکور هم شرکت نکردم. به قول معروف مسیر زندگی‌ام 180 درجه عوض شد.

■ فکر می‌کردید یک روز طلبه شوید؟
در خواب شب هم نمی‌دیدم، من قبلاً اگر در کوچه‌ای طلبه و روحانی می‌دیدم مسیرم را کج می‌کردم تا با او برخورد نداشته باشم، چه برسد که تصور کنم روزی طلبه شوم.

■ واکنش اطرافیان و دوستان پس از اینکه شما وارد حوزه علمیه شدید، چه بود؟
واکنش‌ها متفاوت بود و بیشتر اطرافیان مخالفت کردند، طوری‌ که خیلی‌ از دوستان ارتباطشان را با من قطع کردند، من هم چون مسیر تازه‌ای را شروع کرده بودم، مجبور بودم برخی از چیزهایی که تمرکزم را به هم می‌زند و یا مانعی برای رسیدن به هدفم بود را کنار بگذارم. حتی خیلی از شماره تلفن‌هایم را از بین بردم و عکس‌های قدیمی‌ام را هم پاره کردم.
یادم هست تابستان که برای دیدن اقوام به شهرستان رفته بودیم، وقتی مادرم به خاله‌ام گفت که مسعود طلبه شده است، خاله‌ام از شدت تعجب همان لحظه جیغ بلندی کشید.

■ پس از اینکه وارد حوزه علمیه شدید و مدتی آنجا بودید، حوزه با آن جامعه آرمانی طلبگی تفاوتی نداشت که پشیمان شوید؟
طبیعتاً همه ما یکی سری اطلاعات از کلیات حوزه علمیه و تحصیلات حوزوی داریم که بخشی از آن نادرست و بخشی هم درست است. طلبه سنتی حوزه علمیه شاید اهل تفریحاتی که همه مردم دارند، نباشد، شاید سینما نرود، در ملأ عام ساندویچ نخورد و به اصطلاح عُرفیات طلبگی را رعایت کند.
 من هم قبل از ورودم به حوزه چنین ذهنیتی داشتم وفکر می‌کردم که طلبه‌ها خیلی خشک هستند که بخشی از این‌ها درست بود، ولی من روی دیگر سکه را هم دیدم. اینکه برخلاف تصور مردم طلبه‌ها خیلی شاد هستند و خیلی هم خوب زندگی می‌کنند. من چه در آن دوران و چه در حال حاضر از ورودم به حوزه پشیمان نشدم.
 چون من وارد حوزه علمیه شدم تا مثل روحانیونی که عامه مردم از آن‌ها یاد می‌کنند، نباشم؛ من وارد حوزه علمیه شدم تا مانند برخی از طلبه هایی نباشم که به دور از مردم هستند و تنها به فکر درس و بحث و حجره‌نشینی هستند و سرشان در لاک خودشان است، من به عشق فراگیری علوم دینی به حوزه آمدم تا یک طلبه به درد به خور برای مردم و جامعه باشم.

■ بگذارید برگردیم به ابتدای صحبت‌هایتان؛ گفتید دوستی که مشوق شما برای ورود به حوزه بود، طلبه امروزی محسوب می‌شد، مگر یک طلبه امروزی چگونه است؟
من همیشه فکر می‌کردم که طلبه‌ها تافته‌های جدا بافته از جامعه هستند و با بقیه مردم فرق دارند. ولی دیدم که دوستم مثل مردم عادی فیلم می‌بیند، سینما می‌رود، به هنر علاقه دارد، اهل سفر و لذت‌های حلال است، به کفش و لباسش می‌رسد و آن تصور خشک که از طلبه‌ها در ذهنم بود با شخصیت ایشان در تناقض بود. همین موضوع موجب جذب من به ایشان و تغییر مسیر زندگی‌ام شد.
من پیش از این فکر می‌کردم طلبه‌ها از همه مظاهر دنیوی به دور هستند و تنها یک لباده بلند و شلوار آخوندی و نعلین می‌پوشند و یک عرقچین بر سر می‌گذارند، نه اهل رفت و آمد هستند و نه اهل معاشرت؛ البته پس از ورودم به حوزه استادم آیت الله سید جواد بختیاری در کنار حاج آقای موسوی‌نژاد خیلی در تربیت من و نگاه من نسبت به یک طلبه واقعی مؤثر بودند.

■ آقای زارعیان شما در اینستاگرام صفحه‌ای را با عنوان طلبه تودی ایجاد کرده‌اید که بیش از 26 هزار عضو دارد و تا به حال بیش از 700 پست در این صفحه گذاشته‌اید، چه شد که این صفحه را ایجاد کردید؟
سال 1388 من اولین جشنواره عکس با موضوع روحانیت را در کشور برگزار کردم تا مردم قضاوت عادلانه‌ای نسبت به طلبه‌ها و روحانیت داشته باشند. نقاط مثبت و منفی را ببینند و بدانند که آن‌ها معصوم نیستند، بلکه راهشان متفاوت است و رسالت عظیم و خطیری دارند.
 پس از برپایی این جشنواره از چهار سال پیش صفحه‌ای را در اینستاگرام راه اندازی کردم که اولین صفحه با موضوع سبک زندگی روحانیون بود و بعدها خیلی از طلاب صفحاتی مشابه آن ایجاد کردند.
 اما «طلبه تودی» اولین صفحه است که اکثر افراد برای آشنایی با روحانیون به آن سر می‌زنند و خدا را شکر مخاطب خود را هم دارد. من می‌خواستم زوایای پیدا و پنهان زندگی طلبگی را بگویم و مردم نگاهی نزدیک به زندگی روحانیت داشته باشند؛ مثلاً آن‌ها چگونه درس می‌خواهند، رتبه طلبگی به چه نحو است، چگونه امرار معاش می‌کنند، چقدر شهریه می‌گیرند و کلی سوال دیگر در مورد زندگی طلبگی که شاید مردم دوست دارند چیزهایی در مورد آن بدانند. از همان روز اول هم سعی کردم دو زبانه باشه و مخاطب خارجی را هم جذب و جلب کنم که به لطف خداوند این دو زبانه بودن صفحه موجب شد که در عرصه بین الملل هم مخاطبانی این صفحه داشته باشد، حتی از بی بی سی بین‌الملل به من پیام دادند که مصاحبه بگیرند، ولی مصاحبه نکردم، اما بعدش خودشان مقاله‌ای در مورد این صفحه کار کردند و پس از آن ما با هجمه‌ سؤالات و پرسش‌های مختلف مردم اقصی نقاط دنیا مواجه شدیم.

■ در مدت این چهار سالی که این صفحه talabetoday را راه اندازی کردید، واکنش‌ها به پست‌هایی که گذاشتید چطور بوده است؟
من اعتقاد دارم که باید فرزند زمانه خودم باشم و برای همین محتوای این صفحه را هم‌سو با نیاز مردم مدیریت کردم. در این مدت هم واکنش‌ها خیلی گوناگون بوده، خیلی‌ها استقبال کردند و خیلی‌ها هم مخالفت.
 کلی هم ناسزا به ما گفتند. ولی عموم طلبه‌ها خوشحال‌اند. چون زوایای پیدا و پنهان زندگی طلبه‌ها در این صفحه به نمایش گذاشته و درباره آن بحث می‌شود. 
گاهی اتفاق افتاده که پُستی را منتشر می‌کنم و می‌بینم که مردم به واسطه این عکس دارند باهم تعامل می‌کنند و حرف می‌زنند. جالب است بدانید یکی از پست‌های ما در طلبه تودی 400 هزار بازدید داشت و بیش از 3000 پیام و کامنت برایش گذاشته بودند.

■ فکر می‌کنید آقای مسعود زارعیان طلبه موفق تری است یا کارگردان و مستندساز بهتری؟
ورود من هم به سینما به عنوان یک کار و عرصه تبلیغی بود، اما منِ مسعود زارعیان که اکنون در عرصه مستند و سینما فعال هستم، دقیقاً مانند طلبه جهادی هستم که در مناطق محروم خانه، مسجد و مدرسه می‌سازد، در واقع کار اصلی آن طلبه هم ساخت مدرسه و خانه در مناطق محروم نیست، بلکه رسالت اصلی او، طلبگی و خدمت رسانی در عرصه دین است. زمانی هم که احساس نیاز می‌کند که باید حرکتی را انجام دهد و به مردم کمک کند، در نقش یک کنشگر اجتماعی وارد می‌شود، اما در کل باید مسائل دینی مردم را حل کند. من هم فیلمم را می‌سازم و دوباره برمی‌گردم به اصالت اصلی‌ام که حوزوی بودن است، زیرا اگر از اصالت خودم فاصله بگیرم، دیگر یک طلبه نیستم، بلکه یک هنرمند متدین می‌شوم که نمونه‌های آن هم در جامعه و عرصه سینما زیاد است. اکنون هم در زمان‌هایی که فرصت دارم، حتماً لباس می‌پوشم و منبر و تبلیغ می‌روم.

■ با ورود شما به این عرصه، آیا طلبه هایی به شما مراجعه کردند که تمایل داشته باشند آن‌ها هم وارد این عرصه شوند؟
بله؛ موارد بسیاری بوده است، ولی من ابتدا به آن‌ها می‌گویم که اینجا هم یک عرصه خطیر تبلیغی است که باید ابزارش را بدانید و ضروریات آن را هم رعایت کنید، این طور نیست که هر طلبه‌ای، هر جایی که برود، موفق شود. من در این سال‌ها از بین 20 طلبه‌ای که برای ورود به این عرصه اعلام آمادگی می‌کردند، شاید یک نفرشان را قبول می‌کردم؛ زیرا برخی‌ از طلبه‌ها اگر می‌خواستند وارد این عرصه شوند نه تنها به خودشان، بلکه به حوزوی بودنشان هم ظلم می‌کردند.

■ به نظر عامه مردم حوزه و سینما دو راه و مسیر جدا و حتی در تضاد هم هستند، چه شد که از حوزه وارد عرصه سینما شدید؟
من بعد از آنکه تحصیلات حوزه را گذراندم و سطح سه حوزه بودم، تصمیم گرفتم شاخه تبلیغی خودم را پررنگ کنم. به خودم رجوع کردم و گفتم که این درس و فعالیت‌های علمی و هدفی که از ورود به حوزه داشتی، اثرش کجا می‌خواهد باشد. حتی گپ و گفت‌های طولانی هم با برخی از علما داشتم که در نهایت با توجه به بیانات مقام معظم رهبری که فرمودند: هنر در واقع ابزاری ماندگار، رسا و واضح است، باتوجه به علاقه‌ای هم که از قبل به هنر و سینما داشتم، دیدم که برای تبلیغ، هنر عرصه بسیار مؤثری است. درنگ نکردم و وارد حوزه سینما شدم.

■ واکنش‌ها بعد از ورودتان به این عرصه مثبت بود یا منفی؟
مثل همان روزی که من وارد حوزه شدم، زمانی هم که وارد سینما شدم، همه جا خوردند. آن زمان که وارد این حوزه شدم، شرایط مثل اکنون نبود، اوضاع الآن از قبل خیلی بهتر شده است، آن سال‌ها مثل حالا فضا باز نبود، مثلاً الآن در تابلو اعلانات مدرسه فیضیه دوره آشنایی با رسانه‌های نوین اطلاع رسانی می‌شود و یا در برخی از حوزه‌ها مستندها و فیلم‌هایی به نمایش گذاشته می‌شود، اما زمان ما حتی بعضی‌ها می‌گفتند آخر این چه حوزه و درس دینی است که تو را به سینما فرستاده که مرکز فساد است زیرا در تصور آن‌ها سینما مرکزی بود که با دین و ارزش‌های دینی در تضاد است.

■ چرا به دنبال مستندسازی رفتید؟
با تحقیقی که کردم، دیدم مستندسازی بهترین شاخه‌ای است که می‌توانم انتخاب کنم زیرا عرصه‌ای است که می‌شود حرف زد، می‌شود به جای نوشتن کتاب و مقاله فیلم ساخت چون آدم‌های امروز بنده فیلم و تصویر هستند، بارها پیش آمده که در مورد یک موضوع زیاد صحبت کرده‌اند، ولی فایده نداشته، اما با نمایش یک فیلم هر آنچه که می‌خواستند را به مخاطب القا کرده‌اند چون مخاطب امروزی تصویر برایش مهم است. مردم همیشه عاشق شنیدن قصه‌ها بوده‌اند و هستند و این یک نیاز فطری است، همچنان که در قرآن داستان‌های بسیاری آمده است؛ من با اعتقاد وارد این مسیر شدم تا قصه‌هایم را برای مردم تعریف کنم و به واسطه آن مسیرم را برای تبلیغ هموار کنم و با مخاطبی ارتباط برقرار کنم که شاید پای منبر نمی‌نشیند و ارتباطی با دین ندارد.
 
■ تا حالا چند فیلم و مستند ساخته‌اید؟
من کارم را با ساخت دو فیلم داستانی از سال 1386 شروع کردم و بعد از آن مستندسازی را آغاز کردم. در این مدت هم نزدیک به 30 فیلم و مستند ساخته‌ام، ولی از بین این‌ها دو فیلم «ایمان» و «علی ممد» را خیلی دوست دارم و آن‌ها را مناسب سینما می‌دانم. به این معنا نیست که بقیه فیلم هایم خوب نیستند. این دو از نظر محتوایی و ساختاری حرفه‌ای‌تر هستند.

■ محتوای فیلم‌های «ایمان« و «علی ممد» چیست؟
فیلم «علی ممد» نگاهی دیگرگونه به مردی 50 ساله است که ادعای حضور در جنگ تحمیلی را دارد، اما کسی حرف او را باور نمی‌کند. در واقع این فیلم به دغدغه‌های مردی می‌پردازد که به آب و آتش می‌زند تا به همگان ثابت کند جانباز بوده و از طریق آن به سوریه برود و مدافع حرم شود.
«ایمان» هم داستان یک طلبه ایرانی به نام ایمان است که حدود 23 سال سن دارد و مسلط به زبان انگلیسی است. او می‌خواهد برای تبلیغ دین در کنیا به این کشور سفر کند.


برچسب‌ها: مستند علی ممد, طلبه تودی, مسعود زارعیان, اینستاگرام
+ نوشته شده در  شنبه ۲ تیر ۱۳۹۷ساعت   توسط مسعود زارعیان  | 

مسعود زارعیان: مستند «چی بپوشم» و نقش انگلیسی‌ها در تغییر پوشش ایرانیان

مستند «چی بپوشم» و نقش انگلیسی‌ها در تغییر پوشش ایرانیانمستند «چی بپوشم» و نقش انگلیسی‌ها در تغییر پوشش ایرانیان

مسعود زارعیان، کارگردان مستند «چی بپوشم» گفت: در این فیلم به نقش انگلیسی‌ها در تغییر پوشش ایرانیان اشاره شده است و اینکه انگلیسی‌ها با استفاده از فردی به نام «جان ملکُم» در این موضوع، نقش داشتند.

به گزارش خبرگزاری فارس، مسعود زارعیان، کارگردان و مستندساز در سخنانی درباره تازه‌ترین مستند خود با عنوان «چی بپوشم» گفت: این اثر بلند با موضوع مد و لباس که زمانی 70 دقیقه‌ای برای آن در نظر گرفته شده، تا امروز 90 درصد از تصویربرداری‌اش، به پایان رسیده است.

وی افزود: پوشاک و لباس، یکی از واردات مهم کشور است که چندین برابر درآمد نفتی کشور، گردش مالی دارد، اما به گفته مسئولان این حوزه، بیش از 90 درصد این واردات، به صورت قاچاق انجام می‌شود.

زارعیان خاطرنشان کرد: اهمیت حوزه لباس و تاریخچه آن در ایران و از همه مهم‌تر، خودباختگی در استفاده از پوشاک خارجی که در میان مردم، همه‌گیر شده و بی‌توجهی به تولید داخلی که ضربه سهمگینی به اقتصاد کشور می‌زند، ما را بر آن داشت تا مستندی در این باره تولید کنیم.

وی اضافه کرد: در مستند «چی بپوشم»، به دنبال بررسی جایگاه مد و لباس و تاریخچه آن هستیم. بسیاری از طرح‌ها و لباس‌هایی که در دنیا معروف است، ریشه‌ای ایرانی دارد اما بسیاری این موضوع را نمی‌دانند.

زارعیان در توضیح این مستند بیان کرد: ناصرالدین شاه، پس از سفری که اروپا داشت سفری به غرب می کند، به زنان خود دستور ‌می‌دهد تا لباس بالرین‌های غربی را بپوشند. از این تاریخ به بعد کلید خودباختگی در پوشش زده می‌شود تا به دوران پهلوی می‌رسیم که دیگر مردم ایران از اصالت خود فاصله گرفتند. اتفاقات امروز جامعه در حوزه طراحی لباس و نوع مد و پوشش کنونی هم در این مستند بررسی می‌شوند.

وی عنوان کرد: امروز در کشور، جوانان خوش ذوقی را داریم که می‌توانند طراحان لباس بسیار خوبی باشند. اما متاسفانه مورد حمایت جدی و درستی قرار نمی‌گیرند و بدون حامی و به صورت انفرادی در حال فعالیت هستند.

این مستندساز تصریح کرد: در حقیقت به علت عدم شکل گیری درست زنجیره طراحی تا تولید پوشاک در ایران، این صنعت ضعف‌های فراوانی دارد و بازار پوشاک کشور، از اجناس خارجی پر شده است. تمامی این مسائل و سوالات در این مستند، آورده شده است.   

زارعیان ادامه داد: در مستند «چی بپوشم» به تاریخچه لباس و نقطه عطف تاریخی تغییر لباس ایرانیان اشاره می‌شود که طی آن، انگلیسی‌ها با استفاده از فردی به نام «جان ملکُم» در این موضوع، نقش داستند و رهبری هم بارها به این مسئله اشاره کردند.

وی خاطرنشان کرد: در این اثر، به موضوع عدم حمایت از تولیدکنندگان داخلی پرداخته می‌شود که موجب شده طراحان و تولیدکنندگان داخلی گرفتار مشکلات بسیار فراوانی شوند که نتیجه آن بدپوششی، سرگشتگی در انتخاب لباس و سایر مسائلی که امروز شاهد آن هستیم، است.

این کارگردان اضافه کرد: لباسی که مردم می پوشند از فرهنگ اصیل ایرانی بسیار فاصله دارد. تصمیم گیرندگان لباس برای ما خارج از ایران هستند زیرا مقوله مد و لباس بسیار مهم است و از موضوع حجاب سرچشمه می‌گیرد و اگر بتوان آن را کنترل و ساماندهی کرد بر روی حجاب مردم، خصوصا بانوان جامعه تاثیر مناسبی خواهد گذاشت.

زارعیان در بخش دیگری از سخنانش توضیح داد: در کنار این مستند، به دنبال فراهم کردن زمینه لازم برای ساخت سریالی با نام «چی بپوشم» هستم. در واقع این سریال، بخش دوم پروژه ما در موضوع پوشاک و لباس مردم است.

وی در ادامه با اشاره به دیگر مستند خود افزود: «مدرسه علمیه حضرت مهدی»، دیگر کاری است که مشغول ساخت آن هستم. این مدرسه جزء مدارس علمیه انقلابی مشهد محسوب می‌شود که رهبری در چند سخنرانی خود به خوبی از آن یاد کردند.

این مستندساز ادامه داد: مدرسه علمیه حضرت مهدی، در کنار تحصیل علوم دینی به مقوله های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و حتی عمرانی هم می‌پردازد که همین مسائل، آن را نسبت به سایر مدارس علمیه متفاوت کرده است.

زارعیان خاطرنشان کرد: تا امروز 20 درصد از تصویربرداری این مستند انجام شده است و تلاش می‌کنیم تا به هشتمین جشنواره مردمی فیلم عمار برسد.


برچسب‌ها: مستند علی ممد, سینما وریته, مسعود زارعیان, سینما حقیقت
+ نوشته شده در  یکشنبه ۹ مهر ۱۳۹۶ساعت   توسط مسعود زارعیان  | 

مستند علی ممد به نهمین جشن مستقل سینمای مستند ایران راه یافت

سام کلانتری دبیر نهمین جشن مستقل سینمای مستند ایران، اسامی اعضای هیئت انتخاب وهمچنین فهرست آثار راه یافته به بخش مسابقه آیین بزرگ سینمای مستند را اعلام کرد.

هیئت انتخاب بخش مستند مرکب از آرش اسحاقی، آرش زاهد اصل، محمدرضا دزفولی، محمدحسن دامن زن، شیرین نادری، پری وش نظریه، مهدی شامحمدی، فتح اله امیری، محمد معین کریم الدینی، پس از ملاحظه و بررسی آثار متقاضی شرکت در جشن 30 اثر را به شرح زیر انتخاب و برای حضور در بخش مسابقه نهمین جشن مستند مستقل سینمای مستند ایران معرفی کردند:

آثار عجم (تهیه کننده و کارگردان: حسن نقاشی)، آقای هرتز (تهیه کننده و کارگردان: صادق داوری فر)، آلاله (تهیه کننده: مهرداد کاظمی-فرشاد اکتسابی، کارگردانی: فرشاد اکتسابی)، آوانتاژ (تهیه کننده و کارگردان: محمد کارت)، احمد آقا (تهیه کننده و کارگردان: سید حامد نوبری)، اعتراض وارد نیست (تهیه کننده و کارگردان: محمدرضا جورابچیان-فرناز جورابچیان)، بهتر از زندگی: (تهیه کننده: جمشید خوشدل، کارگردان: ماهان خمامی پور)، پره (تهیه کننده: مجتبی شاهسوند، کارگردان: بابک بهداد)، پرندگان در سایه (تهیه کننده و کارگردان: حجت طاهری)، پسران سندباد (تهیه کننده و کارگردان: رضا حائری)، پنجاه سالگی (تهیه کننده: مژگان صیادی و کارگردان: صبا ندایی)، جمعه قالی (تهیه کننده و کارگردان: مهدی اسدی)، دیپلماسی شکست ناپذیر آقای نادری (تهیه کننده: بهتاش صناعی‌ها و کارگردان: بهتاش صناعی‌ها و مریم مقدم)، رئیس الوزرا (تهیه کننده و کارگردان: محمدرضا هاشمیان)، رزم آرا یک دوسیه مسکوت (تهیه کننده: حسام اسلامی و کارگردان: سید احسان عمادی)، رویای آهنی (تهیه کننده: میترا روحی منش و کارگردان: یاسر طالبی)، زنانگی (تهیه کننده و کارگردان: محسن استاد علی)، زیمل بلوچستان (تهیه کننده و کارگردان: مازیار مشتاق گوهری)، سوزنگرد (تهیه کننده و کارگردان: معصومه نور محمدی)، صدای سکوت (تهیه کننده و کارگردان: پناه برخدا رضایی)، علی ممد (تهیه کننده و کارگردان: مسعود زارعیان)، فوق ماراتن (تهیه کننده و کارگردان: سعید کشاورز)، ماهور (تهیه کننده و کارگردان: عبدالخالق طاهری)، متهمین دایره بیستم (تهیه کننده و کارگردان: حسام اسلامی)، مردی که فسیل شد (تهیه کننده و کارگردان: حامد سعادت)، مسافران (تهیه کننده: کتایون شهابی و کارگردان: محمود رحمانی)، میراث من، آواز (تهیه کننده و کارگردان: فاطمه موسوی)، نیمه پنهان ماه (تهیه کننده و کارگردان: آزاده بی زار گیتی)، همجا (تهیه کننده: محمد کاظم بیات و کارگردان: مهدی قنواتی)، همه نیمه من (تهیه کننده و کارگردان: سید مهدی موسوی برزکی).

نهمین جشن مستقل سینمای مستند ایران 19 شهریورماه با اهدای نشان ویژه این جشن برای اولین بار و با دعوت از تمام مستندسازان کشور برگزار می‌شود.


برچسب‌ها: مستند علی ممد, سینما وریته, مسعود زارعیان, سینما حقیقت
+ نوشته شده در  جمعه ۱۷ شهریور ۱۳۹۶ساعت   توسط مسعود زارعیان  | 

مسعود زارعیان: صداقت اصل اول فیلمسازی مستند است

گفت‌وگوی روزنامه صبا با مسعود زارعیان؛ کارگردان مستند «علی ممد»
مسعود زارعیان تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی ارشد تولید سیما با گرایش مستندسازی به اتمام رسانده است. او در انجمن مستندسازان ایران عضو است. زارعیان با تجربه در فیلمنامه‌نویسی و ساخت فیلم‌های مستند، حضور در جشنواره‌های متعددی را در کارنامه کاری خود دارد. وی در ساخت فیلم‌هایش با نگاهی ‌عمیق به مسائل روز به نکاتی قابل توجه و تامل‌برانگیز اشاره دارد که سبب می‌شود تا مخاطب خود را با فیلم همراه‌سازد و خود را برای درک بیشتر ماجرای فیلم، کنار فیلمساز احساس کند. از جمله فیلم‌های این کارگردان می‌توان از «مدرسه حاج آقا»، «ایمان»، «چی بپوشم»، «سید اخلاق»، «خواب شهر»، «شب ماهی»، «روایت حضور»، «آنسوتر خبری هست»، «سفر به اعماق زمین» و «علی ممد» نام برد. گفت‌وگوی مار ا با وی خواهید خواند.

 
 
دلیل آن‌که فیلمسازان برگزاری جشنواره‌ها را از نکات مهم و قابل توجه در عرصه فیلمسازی می‌دانند چیست؟
برای فیلمسازانی که فرصتی بجز حضور در جشنواره را برای معرفی خود و آثارشان ندارند، برگزاری جشنواره‌ها بهترین موقعیت برای عرضه خود و محصولشان است. در واقع جشنواره زمینه تعامل هنرمندان، هم‌افزایی و آموزش را فراهم می‌کند و در نهایت جشنواره‌ها با نمایش فیلم‌های با کیفیت، از ده‌ها کلاس دانشگاهی تاثیرگذاری و بار علمی و تجربی بیشتری را برای فیلمسازان فراهم می‌کند. جشنواره در سراسر دنیا محلی برای معرفی درست فیلمسازان پیشرو است که زمینه را برای فروش و دیده‌شدن اثر فراهم می‌کنند اما در کشور ما از آن‌جا که عمده جشنواره‌ها با بودجه دولتی اداره می‌شوند، وجود این گردهمایی سینمایی بیشتر تبدیل به فرصتی برای مسئولان شده است تا از اعتبار فیلمسازان برای رسیدن به منافع اداری خودشان بهره ببرند و بر اوراق گزارش کار و بیلان کارشان بیفزایند. البته جشنواره‌های تخصصی سینمای مستند تا حد زیادی از این واقعیت تلخ فاصله گرفته و توانسته‌اند زمینه را برای رشد فیلمسازان فراهم کنند، جا دارد از همه آن‌ها که خالصانه در این راه فعالیت می‌کنند تشکر کنیم و خدا قوت بگوییم.
 
 
آیا این نگاه و تلاش از سوی برگزارکنندگان جشنواره‌ها می‌تواند باعث توجه جدی‌‌تر فیلمسازان به جشنواره شود؟
بله. طبیعتا زمانی که فیلمسازان نمایش آثارشان را در یک جشنواره می‌بینند در درجه اول هم اعتبار جشنواره در نظر آن‌ها بیشتر می‌شود و دوم این‌که برای ساخت فیلم بعدی و بالابردن کیفیت آن فکر و تلاش مضاعفی خواهند داشت.
 
 
جشنواره بین‌المللی سینماحقیقت، جشنواره‌ای است که بیشترین توجه را به فیلمسازان مستند معطوف کرده است. این دلیل برگرفته از چه نکات و دلایلی است؟
درباره این موضوع باید بگویم که به‌طور حتم این جشنواره برای سینمای مستند ایجاد شده و بر مبنای رسالت اصلی خود از ابتدا به فیلم و سینمای مستند پرداخته است. شاید دلیل این اتفاق وجود نداشتن جشنواره‌ای تخصصی در زمینه سینمای مستند بوده که همواره خلای آن احساس می‌شود. در ادامه باید اضافه کنم که همواره مدیران شأن فیلم مستند را در حد مستندهای تلویزیونی، راز بقا و چند مستند جنگی تقلیل داده بودند که با گذشت زمان و برگزاری چندین دوره از این جشنواره ذهنیت بسیاری نسبت به این مدیوم تغییر کرده است. البته باید بدانیم که سینمای مستند می‌تواند داستان داشته و جذاب باشد و حتی گاهی سینمای داستانی را پشت سر بگذارد.
 
ثمره برگزاری چنین جشنواره‌هایی که به‌صورت بین‌المللی برگزار می‌شود چیست؟
قطعا فیلمسازان بسیار زبده و خوش ذوقی در سینمای مستند ایران داریم که می‌توانند از طریق برگزاری این جشنواره‌ها با فیلمسازان خارج از ایران ارتباط برقرار کنند و به انتقال تجربه بپردازند و به نوعی خودشان را به دنیا معرفی‌کنند. البته بسیاری از تهیه‌کنندگان خارجی در این سینما هستند که می‌توانند از سینمای مستند ایران حمایت کنند و این بخش فرصت خوبی را در این زمینه ایجاد می‌کند.

 
این اتفاق تا چه اندازه می‌تواند می‌تواند مخاطبان را با اطمینان و علاقه بیشتری به تماشای فیلم مستند بنشاند؟ آیا جهانی بودن یک جشنواره این فرصت را می‌تواند فراهم کند؟
بله؛ طبیعتا با وجود فیلمسازان درجه یک از کشورهای دیگر و موضوعات فیلم‌ها مخاطب با تنوع بیشتری در فیلم‌ها رو‌به‌رو خواهد شد. البته نگاه متفاوت فیلمسازان نسبت به تنوع موضوع، تعدد آثار و گوناگونی آن‌ها در جذب مخاطب در این زمینه تاثیر زیادی دارد.
به‌هر حال ایرانیان مسائل روز دنیا را دنبال می‌کنند، روزنامه می‌خوانند و قطعا مسائل اجتماعی و سیاسی دنیا برایشان جذاب است که می‌توانند آن‌ها را در آثار مستندسازان خارجی دنبال کنند. از طرفی مسائل و موضوعات فیلم‌های مستند حول محور زندگی انسان ساخته می‌شود و بسیاری از آن‌ها درد مشترک زندگی امروز بشر است و مخاطب ایرانی با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کند که در نهایت می‌تواند برایش جذاب باشد.
 
 
فیلمسازی در گونه مستند چه ضرورت‌هایی دارد که باید آن‌ها را رعایت کرد؟
صداقت اصل اول فیلمسازی مستند است. در مستندسازی باید با کمک‌گرفتن از واقعیات، مخاطب را به حقیقت رهنمون کرد. در واقع اگر مستندساز از واقعیت فاصله بگیرد و اصل اول؛ یعنی صداقت را رعایت نکرده باشد دچار مشکل خواهد شد و کسی که دروغگوست نمی‌تواند به حقیقت دست پیدا کند. به قول گریرسون؛ فیلم مستند، پرداخت خلاقانه امر واقع است، پس باید از واقعیت شروع کرد و به حقیقت رسید.» حال باتوجه به این موضوع نیاز است که بدانیم مستندساز باید منصف باشد و با وجدان حقیقت‌جویش با مسائل روبه‌رو شود. البته که او قاضی نیست و تنها یک کاوشگر است که به‌دنبال کشف و نه قضاوت بین خوب و بد می‌رود.
 
در مستند «علی ممد» تناسب محتوا و فرم تا چه اندازه در روایت فیلم رعایت شده است؟
جواب این سوال را من به‌عنوان فیلمساز نمی‌توانم بدهم بلکه داوران، صاحب‌نظران و مردم می‌توانند در این باره اضهار نظر کنند. چون شخصیت فیلم من انسانی معمولی بود و زندگی ساده‌ای داشت، روایت فیلم من هم بر اساس شخصیت آن ساده است و پیچیدگی ندارد. با این حال حرف بزرگی در فضای کلی فیلم مستتر است که امیدوارم مخاطب در خلال این روایت بسیط و روان بتواند با آن ارتباط برقرار کند و به زیر متن فیلم دست پیدا کند.
 
آیا تناسب بر اساس فیلمنامه بوده یا موضوعات لحاظ شده در فیلم این ساختار را شکل داده است؟
در فیلم تا یک جایی از تصویربرداری سوژه ما را با خود برده و از یک جایی به بعد بر اساس فیلمنامه‌ای که نوشتم کار پیش رفته است. فیلمنامه‌ای کلاسیک که با نیاز شخصیت اول شروع می‌شود با تقابل و کشمکش او با موانع، ادامه پیدا می‌کند و به نقطه اوج می‌رسد، در نهایت با گره‌گشایی به پایان فیلم نزدیک می‌شود. همچنین فیلمنامه‌ای که حالات مختلف شخصیت اصلی را در بردارد و در واقع یک زندگی را که مجموعه‌ای است از اشک‌ها و لبخندها، غم‌ها و شادی‌ها روایت می‌کند.
 
در ساخت این مستند شخصیت اصلی فیلم، بسیار آدم گیرا و جذابی است. درباره این شخصیت بگویید.
شخصیت اصلی فیلم من علی‌محمد، مرد پنجاه سال‌های است که مشکلات اقتصادی روی او فشار آورده است و پس از گذشت سی‌سال می‌خواهد شیمیایی‌شدنش در جنگ تحمیلی را اثبات کند و درصد جانبازی بگیرد. از طرفی هم متقاضی حضور در جنگ سوریه برای مبارزه با داعش است. علی‌محمد به‌لحاظ ظاهری و فکری هم آدم جذابی است و وقتی در این موقعیت قرار می‌گیرد کافی است دوربین من، او را دنبال کند و صحنه‌های جالب و خرده قصه‌های جذاب رقم بخورد. من به‌عنوان کارگردان سعی کردم تنها او را دنبال کنم و با میزانسن‌های معمولی، فقط به ثبت واقعیت بپردازم و کمترین دخالتی در اصل واقعیت نداشته باشم.
 
این مستند با چه رویکردی از نظر اجتماعی و فرهنگی نسبت به محتوا طراحی شده است؟
این مستند درباره خانواده‌ای است که پس از حدود سی سال زندگی مشترک در شرف انحلال است. حال این مسئله بسیار دردناکی است که مستندساز را وادار می‌کند درباره آن فیلم بسازد و به جامعه و مسئولان اخطار بدهد چرا یک جانباز، بلکه یک انسان، در این جامعه پس از گذشت این همه مدت از زندگی خود و کار کردن نتواند جهیزیه‌ اندکی را برای دخترش فراهم کند؟ چرا وقتی حقش را مطالبه می‌کند کسی به داد او نمی‌رسد؟ و...
 
تصور می‌کنید مخاطب بعد از دیدن این مستند چه پیامی را از فیلم دریافت می‌کند؟
به‌نظرم این فیلم یک اثر ضد جنگ به مفهوم کلی است زیرا زندگی علی ممد را که بین دو جنگ معنا می‌شود برای مخاطب به تصویر می‌کشد و تصمیم گیری را برعهده آن‌ها می‌گذارد.


برچسب‌ها: مستند علی ممد, سینمای مستند, مسعود زارعیان, سینما حقیقت
+ نوشته شده در  چهارشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۵ساعت   توسط مسعود زارعیان  | 

دیدگاه رضا میرکریمی درباره مستند «علی ممد»/ طنز تلخ و گزنده‌ای داشت

رضا میرکریمی پس از تماشای مستند «علی ممد» این اثر را دارای طنز تلخ و گزنده‌ای دانست که به خوبی به مسایل و مشکلات جانبازان پرداخته است.
 

رضا میرکریمی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

به گزارش خبرنگار مهر، رضا میرکریمی کارگردان سینما برای تماشای فیلم مستند «علی ممد» ساخته مسعود زارعیان به دعوت کارگردان این فیلم به محل برپایی دهمین جشنواره «سینما حقیقت» آمد و به همراه کارگردان و عوامل فیلم به تماشای این مستند نشست.

وی پس از تماشای این فیلم آن را تاثیرگذار دانسته و اظهار کرد: فیلم طنزِ تلخ و گزنده ای داشت که نشان می داد طبقه تهی دست و رنج کشیده جامعه چگونه مجبور است در این جبر اجتماعی برای  بدست آوردن حق خود، هرچند اشتباه، اما معصومانه دروغ بگوید.

کارگردان فیلم «دختر» اضافه کرد: باید به کارگردان فیلم تبریک بگویم چرا که توانسته نگاه کاملا بی طرف به موضوع داشته باشد. البته ممکن است این فیلم به لحاظ نوع نگاهی که به جانبازان جنگ تحمیلی دارد دچار حواشی و حرف و حدیث هایی شود ولی معتقدم که فیلم حرف بسیار بزرگتری را منتقل می کند که ورای این حواشی ها است و این حواشی ها قطعا نتیجه نگاه های رایج سطحی نگرانه از سوی برخی افراد است.

میرکریمی با اشاره به واکنش مخاطبان در سالن افزود: خنده مخاطبان علی رغم موقعیت های طنز کم کم تا پایان فیلم تبدیل به همذات پنداری و تعمق در فیلم می شد که نشان از موفقیت این اثر داشت.

کارگردان فیلم «یه حبه قند» عنوان کرد: در مجموع فیلم بسیار خوش ساخت بود و هوشمندانه مسیر خودش را می رفت. نماها خوب و فکرشده ضبط شده بود و برخی از سکانس ها فراتر از حد انتظارم بود. از طرفی نزدیک شدن فیلمساز به سوژه به مستند بودن فیلم کمک زیادی کرده بود و می شد فهمید حجم زیادی راش ضبط شده است.

میرکریمی در پایان گفت: دیالوگ های شخصیت اول فیلم را که در منطقه عملیاتی گفته شد به جهت حضورم در عملیات خیبر تایید می کنم.


برچسب‌ها: مستند علی ممد, رضا میرکریمی, مسعود زارعیان, سینما حقیقت
+ نوشته شده در  چهارشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۵ساعت   توسط مسعود زارعیان  | 

نگاهی به مستند «علی ممد»؛ به بهانه حضور در سینماحقیقت

 

توهم مشاهده

محسن جعفری راد 
از آشنایی زدایی به عنوان یکی از مولفه‌های روایت مدرن در فیلم علی ممد ساخته مسعود زارعیان به خوبی استفاده شده است. نگاهی دیگرگونه به مردی که ادعای حضور در جنگ را دارد اما کسی حرف او را باور نمی‌کند.
فیلم به دغدغه‌های مردی می‌پردازد که به آب و آتش می‌زند تا به همگان ثابت کند جانباز بوده و از طریق آن به سوریه برود و مدافع حرم شود.
در این راستا نوع نزدیک شدن کارگردان به سوژه بدون هر نوع تاکید اضافی، به علی ممد فردیتی می‌بخشد که شخصیت او را خاکستری جلوه می‌دهد. او با هر بار حرف زدن گریه می‌کند، همسرش از تنبلی و عدم تعهد او می‌گوید، رفیفش کل قضیه جانباز را داستان می‌داند و منکر می‌شود و ...
مهمترین برگ برنده فیلمساز نگاه همسان و هم سطح به شخصیت علی ممد است. نه از موضع بالا به او نگاه می‌کند و نه او را به عنوان قدیس معرفی می‌کند، بلکه با پرهیز از هر افراط و تفریطی در فاصله‌ای هویتمند از سوژه می‌ماند تا از هرگونه نگاه ابزاری به سوژه جلوگیری کند.
امتیاز مثبت دیگر این مستند، نوع فضاسازی است که نگاهی هجوآلود به موقعیت جنگ دارد. گاهی به عنوان ضد جنگ عمل می‌کند. مثل صحنه‌ای که علی محمد با رفیقش روی تانک هستند و دوربین آنها را معلق بین زمان گذشته و حال نشان می‌دهد و به نوعی هم نوا باتناقضات فراوان شخصیت علی ممد، موقعیت تانک را هجو می‌کند.
فرم بصری فیلم کاملا در خدمت مفاهیم مدنظر کارگردان است. نه از تصاویر خوش رنگ و لعاب استفاده کرده و نه به سیاق فیلم‌های با مضمون مشابه، دوربین روی دست کاذب دارد. بلکه با هوشمندی کارگردان، در کوتاه ترین زمان جای درستش را انتخاب می‌کند. مثل صحنه‌ای که دوربین دور علی محمد می‌چرخد و همزمان با تزلزل وجودی او، سرگیجه او را به مخاطب انتقال می‌دهد. 
از طرفی دیگر حرکت دوربین دایره‌ای را ترسیم می‌کند که انگار حرکات دگردیسی و پوچ علی ممد را تبیین می‌کند که مدام دور خودش می‌چرخد و درجا می‌زند.
علاوه بر اینها کارگردان با احترام به شخصیت‌هایش نگاه می‌کند. با ابنکه علی محمد پتانسیل روایتی سانتیمانتال را دارد، کارگردان از هر نوع نگاه احساساتی پرهیز می‌کند و قضاوت را به مخاطب واگذار می‌کند. 
به عنوان مثال زمانی که همسر علی محمد در سکوت و با نگاه نفرتش را انتقال می‌دهد، وجهی دیگر از شخصیت متناقض علی محمد را آشکار می‌کند.
در کل فیلم علی محمد به عنوان یکی از بهترین‌های جشنواره امسال با نگاهی آشنایی زدایانه به تاثیر جنگ در زندگی انسانها، روایتی موجز دارد.


برچسب‌ها: مستند علی ممد, علی جعفری منتقد, مسعود زارعیان, سینما حقیقت
+ نوشته شده در  چهارشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۵ساعت   توسط مسعود زارعیان  | 

مسعود زارعیان: افزودن «جایزه شهید آوینی» به جشنواره سینماحقیقت باعث اعتبار بیشتر آن شد

 

مسعود زارعیان که با فیلم مستند نیمه‌بلند «علی ممد» در دو بخش مسابقه ملی و جایزه شهید آوینی جشنواره سینماحقیقت حضور دارد، پیرامون موضوع این مستند گفت: مستندهای زیادی درباره‌ی جنگ دیده‌ایم، اما این موضوع که جانبازی از طبقه ضعیف به دلیل شرایط بد معیشتی به مرحله‌ای برسد که بخواهد شیمیایی شدنش را اثبات کند، داستان تازه‌ای است که در فیلم به بازگویی آن پرداختم.
 
زارعیان: افزودن «جایزه شهید آوینی» به جشنواره سینماحقیقت باعث اعتبار بیشتر آن شد
 
این مستندساز در گفتگو با خبرنگار روابط عمومی دهمین جشنواره بین‌المللی سینماحقیقت اظهار داشت: من خیلی اتفاقی با «علی ممد» آشنا شدم و چند ماه قبل از روزی که او را دیدم، جواب استعلام صورت سانحه که شیمیایی بودنش را اثبات می‌کرد، آمده بود و ما به یک‌باره وارد ماجرایی شدیم که همان زمان اتفاق می‌افتاد.
او ادامه داد: برای ساخت فیلم با این خانواده همراه شدیم و برای من جالب بود که این فرد با وجود شرایط بد معیشتی که داشت، تصمیم گرفته بود برای پاسبانی از دین و کمک به شیعیان به سوریه برود. شرایط جسمی او اجازه نمی‌داد شغلی داشته باشد و همسر او ناچار بود دو شیفت کار کند تا بتواند بخشی از هزینه‌های زندگی را تأمین کند.
زارعیان با بیان این‌ که قصد داشته با روایت این داستان شرایط قشر ضعیف جامعه و دغدغه‌هایشان را بیان کند، تصریح کرد: مستند «علی ممد» به دنبال حقیقت است و داستان این خانواده هم یک حقیقت اجتماعی است. در این مستند این پرسش مطرح می‌شود که چرا یک جانباز باید چنین شرایطی داشته باشد و کسی کمکش نکند.
وی خاطرنشان کرد: من در این فیلم هیچ‌چیز را حذف نکردم و گذاشتم مخاطب خودش همه‌چیز را ببیند و قضاوت کند. «علی ممد» آسیب‌دیده‌ی جنگ به مفهوم کلی است. دختر او، شیمیایی پدر را به ارث برده و پای او دچار مشکل است. با وجود تمام این مشکلات این مرد معتقد به وطن و جهان‌بینی دینی‌اش است و می‌خواهد برای دفاع از اسلام به سوریه برود.
این فیلمساز با تأکید بر این ‌که شاخص جشنواره‌های مستند در ایران جشنواره سینماحقیقت است، اظهار کرد: این جشنواره حاصل تلاش مستندسازان را در طول یک سال به منصه‌ظهور می‌رساند و در میان جشنواره‌های جهانی اعتبار دارد. شخصیت شهید آوینی هم معتبرترین شخصیت سینمای مستند ایران است، متفکری که معیارها و نگاه‌های جدید را به سینمای مستند اضافه کرد. او یک مستندساز درجه یک بود و با مجموعه‌هایی که ساخت، به سینمای مستند اعتبار بخشید. تلاقی این دو مفهوم سینماحقیقت و شهید آوینی می‌تواند بسیار مبارک باشد و اعتبار حاصل از آن به دیده شدن فیلم‌ها کمک کند.
او در پایان افزود: اضافه شدن جایزه شهید آوینی به جشنواره سینماحقیقت اعتبار این جایزه را افزایش داده است. قطعاً مستندسازان ما که به سینماحقیقت معتقد هستند، دوست دارند رهروی خوبی برای او باشند. سیدمرتضی آوینی علاوه بر مستندهای مطرحی که در قالب روایت فتح ساخته است، مستندهای اقتصادی و سیاسی خوبی هم دارد و با توجه به نگاه معنوی که به او وجود دارد، همه دوست داریم دنباله‌روی این شهید باشیم. به این معنا باعث افتخار من است که فیلمم در بخش جایزه شهید آوینی سینماحقیقت حضور دارد.

برچسب‌ها: مستند علی ممد, سینما وریته, مسعود زارعیان, سینما حقیقت
+ نوشته شده در  چهارشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۵ساعت   توسط مسعود زارعیان  | 

دردسر یک جانباز برای تهیه جهیزیه دخترش/ درباره مستند علی ممد

کارگردان مستند «علی ممد» با اشاره به شخصیت این مستند بیان کرد که وی بعد از سال ها مجبور می شود جانبازی خود را اثبات کند تا بتواند سهیمه ای دریافت کند.

مسعود زارعیان در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به مستند خود با نام «علی ممد» که امروز ۱۷ آذر ساعت ۱۷:۴۵ در آخرین  نمایش خود در جشنواره «سینما حقیقت» اکران می شود، گفت: «علی ممد» داستان فردی است که در موقعیت حساسی قرار گرفته و حالا بعد از سی سال جانبازی، می خواهد آن را اثبات کند.

وی ادامه داد: او پیش از این از سهمیه های جانبازی خود استفاده نکرده است ولی اکنون بعد از سی سال که به دلیل اضافه وزن نمی تواند کار کند و همسرش سه نوبت در روز کار می کند، برای تهیه جهیزیه دخترش ناچار می شود که به دنبال ارایه مدارک برای اثبات جانبازی خود برود.

این مستندساز درباره میزان دخالت دیدگاه خود در این فیلم عنوان کرد: طبیعتا چون کار من مستند اجتماعی است سعی کردم کمترین نظر و دخالت را داشته باشم و فقط خواستم طبق فیلمنامه خود به سبک کلاسیک قطعات این فیلم را کامل کنم، بنابراین به لحاظ موقعیت سازی دخالتی نداشتم.

کارگردان مستند «علی ممد» درباره نحوه آشنایی با زندگی علی ممد و پرداختن به زندگی وی عنوان کرد: من در شرکتی کار می کردم که همسر علی ممد در آن آبدارچی بود و گاهی از مشکلاتش با ما درد و دل می کرد. او یک روز گفت شوهرش می خواهد برای جنگ با داعش به سوریه برود و من طبق شناختی که نسبت به خانواده اش داشتم این مساله برایم جالب شد.

وی با اشاره به مشکلات زندگی سوژه خود تصریح کرد: تکاپوی وی برای اثبات جانبازی لایه رویین فیلم است اما در بطن فیلم دغدغه مهمی نهفته است. من به مناسبت این موضوع وارد بخشی از زندگی جانبازان شدم که خیلی از آن اطلاع نداشتم. البته پدر خود من ایثارگر است و در جبهه پرستار بوده و من همیشه به او می گفتم چرا هیچ گاه از سهمیه خود استفاده نکرده است. بعد از آن به دنبال قصه علی محمد یعقوبی متوجه شدم که تعداد بسیار زیادی از رزمندگان هستند که در جنگ مجروح، موجی و یا درصدی شیمیایی شده اند و با این درد سال ها زندگی می کنند اما از هیچ سهیمه ای هم استفاده نکرده اند و دلیل شان با علی محمد مشترک است.

کارگردان مستند «ایمان» درباره دلیل این افراد عنوان کرد: با پایان جنگ و زمانی که علی محمد بازمی گردد درخواست می شود که برایش پرونده باز کنند اما او خودش تمایلی ندارد و پاسخ می دهد که برای کشورش به جنگ رفته و این دلیل بسیاری از افرادی است که نخواسته اند از سهمیه ای استفاده کنند.

وی اضافه کرد: با این حال بعد از این سال ها و حالا که قرار است جهیزیه ای برای دخترش تهیه کند همه سابقه خود را جمع آوری می کند و آنها را برای تایید به نهادهای مربوطه می برد تا بتواند یک حقوق ماهانه دریافت کند.

کارگردان مستند «علی ممد» با اشاره به روندی که در طول این اثر نشان داده می شود، گفت: این مستند طی هفت ماه فیلمبرداری شد و من با سوژه خود به نهادهای مختلف می رفتم تا روند کاری اثبات جانبازی را ببینم. او در این مسیر با مشکلات فراوانی همراه بود و ابتدا در مدارک وی تردید وجود داشت و آنها را نفی می کردند. ما با او همراه می شویم و به اهواز و بیمارستان شهید بقایی می رویم؛ جایی که عمده پرونده های شیمیایی جانبازان از سراسر ایران در آن وجود دارد.

زارعیان در بخش دیگری از سخنان خود درباره جشنواره «سینما حقیقت» و همچنین برنامه نمایش مستندها اظهار کرد: اکران اول این مستند با افتتاحیه جشنواره همراه شد و به شکلی غریبانه نمایش داده شد چراکه درست در ساعت نمایش، افتتاحیه جشنواره نیز برگزار شد. امروز هم اکران آخر این مستند است و کاش شرایط بهتری برای نمایش مستندها در نظر گرفته می شد.

وی با اشاره به اینکه مستندش در دو بخش جشنواره حضور دارد، گفت: مستند «علی ممد» در بخش ملی و بخش جایزه شهید آوینی حضور دارد. جایزه شهید آوینی با این جشنواره ادغام شد اما هیچ فرصت تازه ای برای آثار این بخش فراهم نشد. دوستان برگزارکننده می توانستند حداقل برای مستندهایی که در این بخش حضور دارند یک اکران دیگر هم در نظر بگیرند.

این مستندساز و طلبه در پایان تصریح کرد: به هر حال ما مستندسازان جایی برای دیده شدن فیلم هایمان نداریم و آثار را در شرایط سختی تولید می کنیم. من یک مستندساز مستقل هستم و با پول جیب خود فیلم می سازم پس بهتر است حمایت بیشتری از مستندسازان در جشنواره صورت بگیرد.


برچسب‌ها: مستند علی ممد, سینما وریته, مسعود زارعیان, سینما حقیقت
+ نوشته شده در  چهارشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۵ساعت   توسط مسعود زارعیان  | 

مستند "علی ممد" ساخته مسعود زارعیان به بخش جایزه شهید آوینی راه یافت

به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی "سینما تجربی"، جایزه شهید آوینی ویژه‌ی نمایش و تقدیر از فیلم‌های مستند منتخب حوزه‌ی مقاومت، انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است که برای سومین سال متوالی به عنوان یکی از بخش‌های رسمی جشنواره بین‌المللی سینماحقیقت برگزار می‌شود. 


برپایه‌ی این گزارش، هیات انتخاب جشنواره سینماحقیقت در سه گروه مستندهای کوتاه، نیمه‌بلند و بلند، از جمع ۲۲۸ اثر مستند ارائه شده به دبیرخانه جشنواره با موضوع جایزه شهید آوینی، ۲۲ فیلم را برای رقابت در این بخش برگزیدند که اسامی این آثار عبارت است از:
* فیلم‏های مستند کوتاه: آن مرد زنده ‎است (علی نیکومنش)، بازگشت شگفت سیمرغ (رضا اکبریان گالشکلایی)، پسرم (محمدمهدی خالقی)، صدای سکوت (وحید زارع‌زاده)، مخیم مدافع حرم (روح‌االله رفیعی)، نبرد پالمیرا (ساسان فلاح‌فر)
* فیلم‌های مستند نیمه‌بلند: آن دو (ماجد نیسی)، ابوالفضل نیستان (محمدتقی رحمتی)، ایرانیان مرتد (حمید عبدالله‎زاده)، خانه‌ام ابریست (رضا فرهمند)، زمین (سعیدمحسن یوسفی)، علی‌ممد (مسعود زارعیان)، حریم (محمد قانع‎فرد)
* فیلم‎های مستند بلند: انحصار ورثه (محمدعلی شعبانی)، بزم رزم (سیدوحید حسینی)، بازگشت به سرزمین طوی (علی فرقانی)، بچه‎ی این‎ جا (امین قدمی)، بلتا (سعیدمحسن یوسفی)،  صدای سکوت (پناه‎برخدا رضایی)، میان این روزها ایستاده‎ام (فرهاد درودگر) و همسایه‏ ها (مهدی طرفی)
گفتنی است که فیلم‌های آن دو (ماجد نیسی)، ایرانیان مرتد (حمید عبدالله‎زاده)، علی ممد (مسعود زارعیان)، انحصار ورثه (محمدعلی شعبانی)، بزم رزم (سیدوحید حسینی) و صدای سکوت (پناه‎برخدا رضایی) همزمان در بخش «مسابقه ملی» جشنواره سینماحقیقت نیز حضور دارند.
«جایزه شهید آوینی» از هیات داوری مجزایی برخوردارست و جایزه‌ی برگزیدگان این بخش هم تندیس شهید آوینی، دیپلم افتخار و مبلغ ۱۲۰، ۱۰۰، ۸۰ میلیون ریال برای کارگردانان سه فیلم مستند بلند، نیمه‌بلند و کوتاه برگزیده‌ی هیات داوران است که در آیین پایانی جشنواره، به برگزیدگان اهدا خواهد شد. جایزه ویژه مدافعان حرم به مبلغ ۸۰ میلیون ریال نیز از دیگر جوایز این بخش است که به بهترین کارگردان فیلم برگزیده‌ی هیات داوری با موضوع بحران سوریه و مدافعان حرم تعلق خواهد گرفت.
* مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی سازمان امور سینمایی، دهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» را طی روزهای ۱۴ تا ۲۱ آذرماه ۱۳۹۵، با شعار «حقیقت بهترین راهنماست» که از فرمایشات حضرت علی(ع) است، در پردیس سینمایی چارسو برگزار خواهد کرد.


برچسب‌ها: مستند علی ممد, سینما وریته, مسعود زارعیان, سینما حقیقت
+ نوشته شده در  شنبه ۶ آذر ۱۳۹۵ساعت   توسط مسعود زارعیان  | 

فیلم مستند "علی ممد" ساخته مسعود زارعیان به دهمین جشنواره سینما حقیقت راه یافت

اعضای هیات انتخاب جشنواره در سه گروه مستندهای کوتاه، نیمه‌بلند و بلند، پس از بازبینی بیش از 1100 فیلم ارسالی به دبیرخانه جشنواره، 70 فیلم را برای رقابت در بخش مسابقه ملی «سینماحقیقت» برگزیدند که دربین آنها مستند 56 دقیقه ای "علی ممد" ساخته مسعود زارعیان در بخش نیمه بلند به این جشنواره راه یافت.

اسامی 17 فیلم‌ نیمه بلند منتخب بخش مسابقه ملی دهمین دوره جشنواره بین‌المللی سینماحقیقت به ترتیب حروف الفبا به این شرح هستند:

فیلم‌های مستند نیمه‌بلند:

آثار عجم (حسن نقاشی)، آقا ولی (مهناز محمدی)، آن دو (ماجد نیسی)، اعتراض وارد نیست (فرناز و محمدرضا جورابچیان)، ایرانیان مرتد (حمید عبدالله‌زاده)، این یک جسد نیست (غلامرضا حیدری)، بامداران (مهدی ملک‎زاده)، پرندگان در سایه (حجت طاهری)، راه بی‌عبور (محمدرضا حافظی)، رویای آهنی (یاسر طالبی)، علی ممد (مسعود زارعیان)، کوپریتو (مهران فیروزبخت)، مردان ارباب جمشید (پگاه آهنگرانی و درنا مدنی)، مردی که فسیل شد (حامد سعادت)، مرز مه‌آلود (آتبین حسینی)، همجا (مهدی قنواتی)، والسی برای تهران (زینب تبریزی).

شایان ذکر است مسعود زارعیان  با فیلم مستند کوتاه "ایمان" در دوره هشتم این جشنواره نیز حضور داشته است.


برچسب‌ها: مستند علی ممد, سینما وریته, مسعود زارعیان, سینما حقیقت
+ نوشته شده در  پنجشنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۵ساعت   توسط مسعود زارعیان  | 

آشنایی با طلبه همه فن حریف/ از اداره صفحه اینستاگرام تا اشتغالزایی برای ۱۵ نفر

طلبه سطح خارج حوزه علمیه که دارای تحصیلات دانشگاهی تا مقطع فوق لیسانس هم هست، گرداننده صفحه طلبه تودی است. نکته جالب توجه این است که او خود یکی از فعالان اقتصاد مقاومتی است و با تاسیس یک تولیدی لباس برای ۱۵ نفر اشتغالزایی کرده است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، «طلبه تودی» نام یک صفحه پرطرفدار در اینستاگرام است که با انتشار تصاویر متفاوت و کمتر دیده شده از زندگی و فعالیت های طلاب و روحانیون توانسته مخاطبان زیادی را جذب کند. طلبه ای که صاحب فرزندان 5 قلو شده، طلبه ای که در مناطق محروم مشغول موتور سواری است، طلبه ای که مشغول بازی فوتبال با کودکان است، طلبه ای که عبا و لباده اش را به دقت اتو می کند، طلبه ای که مشغول خوشنویسی است و ده ها مورد دیگر از جمله سوژه های طلبه تودی است.

حجت الاسلام والمسلمین مسعود زارعیان، طلبه سطح خارج حوزه علمیه که دارای تحصیلات دانشگاهی تا مقطع فوق لیسانس هم هست، گرداننده صفحه طلبه تودی است. نکته جالب توجه این است که او خود یکی از فعالان اقتصاد مقاومتی است و با تاسیس یک تولیدی لباس برای 15 نفر اشتغالزایی کرده است.

اما یکی از عرصه هایی که صفحه اینستگرام طلبه تودی به آن ها توجه ویژه ای دارد، تلاش و فعالیت طلاب و روحانیون در زمینه اقتصاد مقاومتی است. انتشار تصاویری از حجت السلام والمسلمین سید هادی علوی، روحانی اهل بندرگز که شترمرغ پرورش می دهد و حجت الاسلام والمسلمین رحیم جعفری که در آذربایجان شرقی مشغول پرورش ماهی قرل آلاست در طلبه تودی بهانه ای شد برای گفت و گو با گرداننده این صفحه محبوب در اینستاگرام.

حجت الاسلام والمسلمین مسعود زارعیان، طلبه سطح خارج حوزه علمیه که دارای تحصیلات دانشگاهی تا مقطع فوق لیسانس هم هست، گرداننده صفحه طلبه تودی است. نکته جالب توجه این است که او خود یکی از فعالان اقتصاد مقاومتی است و با تاسیس یک تولیدی لباس برای 15 نفر اشتغالزایی کرده است.

مسعود زارعیان درباره ایده راه اندازی طلبه تودی در شبکه اجتماعی اینستگرام، می گوید: «صفحه طلبه تودی با دغدغه بازتاب زوایای کمتر دیده شده زندگی روحانیون شکل گرفت. ایده راه اندازی این صفحه بر می گردد به سال 88 که جشنواره عکس روحانیت برگزار شد. بخشی از مردم اطلاعات کاملی از کار و زیستن روحانیون ندارند و باید زندگی اجتماعی و اقتصادی طلاب به مردم بیشتر از پیش شناسانده شود.»

او می افزاید: «باید این فکر را که روحانیون نه تنها کار نمی کنند بلکه پول هم بابت درس خواندن دریافت می کنند، اصلاح کرد. این شد که در این صفحه به روحانیونی پرداختیم که فعالیتهای اقتصاد مقاومتی دارند. روحانیون تافته جدا بافته از مردم نیستند. اتفاقا روحانیون هم اگر شرایط فعالیت اقتصادی بویژه فعالیت تولیدی داشته باشند دوست دارند که آستین بالا بزنند و به اقتصاد زندگی خود و نیز به اقتصاد کشورشان کمک کنند.»

مدیر صفحه طلبه تودی، خاطرنشان می کند: «من در عرصه اقتصاد مقاومتی فعالم و با توجه به تاکیدات مقام معظم رهبری در باره اهمیت تولید و اشتغالزایی توانستم یک کارگاه تولیدی لباس راه اندازی و برای 15 نفر اشتغالزایی کنم. کسی که با من برخورد می کند شاید نداند که من تولیدی دارم و توانسته ام اشتغالزایی کنم. برای بسیاری از مردم فعالیت تولیدی روحانیون از پرورش شترمرغ و ماهی قزل آلا گرفته تا تولید لباس مایه تعجب است، طلبه تودی می خواهد با معرفی این بُعد از زندگی طلاب به واقعی تر شدن دریافت جامعه از روحانیون کمک کند.»

او اضافه می کند: «در صفحه حجت الاسلام علوی نیز پیام های زیادی گذاشته شد مبنی بر اینکه باور پرورش شترمرغ توسط یک روحانی سخت و حیرت انگیز است. 9 عکس از این روحانی پرورش دهنده شترمرغ در طلبه تودی کار شد. این عکس ها توسط مجتبی حیدری، عکاس اجتماعی که بسیار هم هنرمند است تهیه شده بود. این عکس ها مجموعه فعالیتهای آقای علوی را شامل می شد مثل جلسه با جوانان در پارک ها و بوستان ها، هیئت داری، خانواده و همسر و فعالیت در عرصه اقتصاد مقاومتی. برای همه جالب بود که این روحانی لباس کار پوشیده و شترمرغ پرورش می دهد. حتی در خارج کشور نیز برای عکس های این روحانی پرورش دهنده شترمرغ مطلب نوشته بودند. عکس های دیگری داریم که نشان می دهد یک روحانی ماهی پرورش می دهد. بسیاری از فعالیت های اقتصاد مقاومتی روحانیون در این صفحه وجود دارد.»

حجت الاسلام والمسلمین مسعود زارعیان در عین حال مستند ساز نیز هست. او در این باره می گوید: «غیر از تحصیل و کار تولید لباس، مستند سازی هم انجام می دهم. یکی از مهم ترین مستند هایی که ساختم، مستند ایمان بود که در ارتباط با فعالیتهای بسیج سازندگی است. به نظر من فیلم‌سازی مستند و کار فرهنگی جهادی یکی دیگر از عرصه‌هایی است که می‌تواند در گستره رسانه جای خود را پیدا کند و مخاطب خوبی جذب کند. این فیلم شرح‌حال یک طلبه ایرانی به نام «ایمان» است که حدود 23 سال سن دارد و مسلط به زبان انگلیسی است. او می‌خواهد برای تبلیغ دین در کنیا به این کشور سفر کند. در شرایط بسیار سخت مالی، رهن خانه‌ای را که والدینش برای او کنار گذاشته بودند هزینه و در ماه مبارک رمضان به کنیا سفر می‌کند و همان‌جا نیز برحسب یک آشنایی که از قبل اتفاق افتاده بود با خانمی از اهالی شهر مومباسا ازدواج می‌کند.»

تهیه‌کننده و کارگردان مستند ایمان به مشکلات پیش روی شخصیت اصلی این فیلم برای سفر به کنیا اشاره و اظهار می کند: «از آنجایی‌که همسر ایمان علاقه‌مند بوده تا در حوزه علمیه ایران تحصیل کند، با هم به ایران می‌آیند و بعد از حدود یک سال برای سفری کوتاه قصد کنیا می کنند. همسر ایمان بلیتش دوطرفه بوده و با بدرقه ایمان از فرودگاه مشهد راهی شهرش مومباسا می شود و حالا ایمان حدود دو هفته تا ماه مبارک رمضان زمان دارد تا با رفع مشکل مالی اش به کنیا سفر و تبلیغش را شروع کند که در این بین با مصائب و مشکلاتی روبرو می شود.»

او درباره دلیل انتخاب کنیا از سوی ایمان برای تبلیغ، خاطرنشان می کند: «ایمان در طول دوران تحصیل با علاقه فراوان، زمینه تبلیغ در کشورهای دیگر را بررسی می کند اما شرق آفریقا را در اولویت کاری خود می بیند چرا که عمدتا کشورهای آمریکایی و اروپایی از حضور مبلغان دینی بهره مند شده اند، لذا آفریقا و به ویژه کنیاست که هنوز جای کار بسیار دارد. ایمان در مورد انتخاب خود می‌گوید: شاید کلاس و راحتی کار در کشورهای اروپایی بسیار بیشتر از کنیا باشد اما همیشه علاقه داشتم به مناطق محروم در دنیا که نیازمند تبلیغ هستند بروم و خودم را به آنجا برسانم».

زارعیان به اهمیت حضور طلبه‌ها در عرصه رسانه و هنر اشاره و تصریح می کند: «حضور طلبه‌ها و گرایش آنان به تبلیغ تخصصی امری واجب است. با توجه به عمق پیدا کردن تخصص‌هایی که وجود دارد، طبق فرمایش رهبر معظم انقلاب، طلبه‌های ما باید تبلیغشان را تخصصی کنند زیرا دیگراین‌طور نیست که یک طلبه در تمام زمینه‌های زندگی مردم صاحب‌نظر باشد و به مردم کمک کند.»


برچسب‌ها: مستند علی ممد, سینما وریته, مسعود زارعیان, سینما حقیقت
+ نوشته شده در  جمعه ۹ مهر ۱۳۹۵ساعت   توسط مسعود زارعیان  |