نقد فیلم "ماهی و گربه"
به غیر از دراز کشیدن برخی تماشاگران در نیم متری پرده سینما، صبر افرادی که می خواهند این فیلم بلند و تک پلان را ببینند برای جالب است. شاید باز هم این قدرت سینما است که اینگونه مخاطب خود را سحر می کند.

"گربه و ماهی" فیلمی 130 دقیقه ای، آخرین ساخته شهرام مکری است. خودش قبلا گفته بود از نقاشی های اشر الهام گرفته ام و برای همین کل فیلم در یک پلان می گذرد.
به نظرم جسارت فیلمساز ستودنی است اما باید درباره جذابیت و سینمایی بودن این فیلم تامل کرد. من به عنوان مخاطب دلیل برخی از ادا و اطوارها را نمی فهمم، چیزی که در چند اثر دیگر جشنواره هم اتفاق افتاد. مثلا "بادیگران" ناصر ضمیری، همه چیز برای فروش امیر حسین ثقفی یا همین ماهی و گربه.
باید هر تکنیک یا نوآوری کارکرد سینمایی داشته باشد و مخاطب را با خود همراه کند. حالا صرف اینکه قرار است تجربه گرایی شود نمی توان بی دلیل برخی از صحنه ها را کش داد و یا تجربه های ماقبل را در پرداخت داستانی تکرار کرد. فیلم مکری فقط خون و خونرزی های برخی اسلشرهای سینمایی را نداشت و الا همان تعلیق های مکرر را در خود داشت.
اما از انصاف نباید گذشت که برخی از سکانس ها با توجه به عدم قطع پلان بسیار عالی درآمده بود. از مدیریت هنرمندانه فیلمبرداری توسط محمود کلاری گرفته تا صدا، بازی ها و میزانسن که کاری است بس دشوار. روایت برهم ریخته و ریاضی وار فیلم که در طول این پلان طولانی بارها تکرار می شود هم شاید از خلاقیت کسی جز شهرام مکری برنیاید. اما ای کاش کمی بیشتر روی شخصیت ها و داستان هایشان فکر می شد تا روایت داستانی دچار ضعف نشود.
شاید اگر داستان هر کدام از شخصیت ها در دل هم می رفت و از هم جدا نبود کشش سینمایی اش بیشتر ی شد. به هر حال این اثر جسورانه متعلق به فیلمساز جوان و خوش فکر سینمای ایران است که ساختارشکنی هایش قابل احترام است.
برچسبها: نقد فیلم ماهی و گربه, شهرام مکری, پلان سکانس سینمایی, جشنواره فیلم فجر