خميني؛ من يك طلبه ام
من يك طلبه ام، تشريفات را كم كنيد!

برچسبها: امام خميني و انقلاب اسلامي, امام و طلبگي ساده, امام خميني و سادگي, خميني و تشريفات
من يك طلبه ام، تشريفات را كم كنيد!

1.ابراهیم حاتمی کیا
او یکی از بهترین و سالم ترین فیلمسازان سینمای ایران است. دو سال پیش که سومین سوگواره لحظه های عاشورایی را برگزار کردم حاتمی کیا مهمان ویژه ما بود. همان روزها بود که گفت با قدرت مسیرت را ادامه بده و مایوس نشو. تو باید به سهم خودت اعتماد حوزه های علمیه را نسبت به سینما جلب کنی و همین اتفاقات می تواند حلقه وصل سینماگران و روحانیون باشد.
این بار هم مرا ترغیب کرد تا خسته نشوم و مستند بسازم. او گفت با حضور افرادی مثل تو و پیگیری جدی و خستگی ناپذیر می توانید حرف تازه ای را وارد سینما کنیم.
گفتم: مگر کسانی قبل تر از ما با هویت طلبگی وارد سینما نشده اند؟ گفت: چرا. گفتم: آیا کاری هم کرده اند با اندکی مکث گفت نه و بعد ادامه داد: شما می توانید سرآغاز این راه باشید و با عقبه ی فکری تان در این سینما تاثیرگذار باشید.
خب این ها را ابراهیم حاتمی کیا گفت با سینما و هویت مشخصش. پس می توان ناامید نبود از ایجاد تغییر در این سینما و امیدوار بودن به آینده ی آن.
2.روح الله حجازی
فیلمسازی که آثار سینمایی «روزگار سپری شده»(١٣٨٢)، «در میان ابرها»(١٣٨۶)، «زندگی خصوصی آقا و خانم میم»(١٣٩٠) و در جشنواره سی و دوم "زندگی مشترک آقای محمودی و بانو" را در کارنامه دارد. همچنین فیلمهای تلویزیونی «سپیده»، «سایه» و «ستاره» با محوریت موضوع تولد، زندگی و مرگ از دیگر آثار اوست.
نکته جالب آنکه این فیلمساز دارای تحصیلات حوزوی است و به سینما روی آورده تا با زبان تصویر به دغدغه هایش بپردازد. با او درباره سینمایش هم کلام شدم و قول گرفتم تا در آینده ای نزدیک در مشهد میزبان او و فیلم هایش باشیم. به هر حال دیدن فیلمسازانی با ای سرگذشت برای طلاب علاقه مند به این عرصه خالی از لطف نیست.
3.یحیی نطنزی

او متولد 1362 و یکی از پرکارترین منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران است. آثار او را می توان در مجله سینمایی 24 به وفور مشاهده کرد.
واقعا تكليف چيست؟ توافق ژنو خوب بود يا بد؟
بالاخره نفهميديم تيم مذاكره كننده ايراني مواضع جمهوري اسلامي ايران را به ژنو بردند و با كاغذي امضا شده برگشتند يا خير آنها دچار اشتباه شدند و قدر تاييدي كه از رهبر انقلاب قبل از سفر پر مخاطره شان گرفتند را نداستند؟
بالاخره مقصود امام جمعه مشهد در خطبه اين هفته شان چه بود و از طرفي منظور امام جمعه تهران را چه كنيم؟ آيا هر دو يكي است يا مكمل يكديگرند؟
به نظرم اين روزها مثل هميشه ي اين چند سال اخير، ترديد و دودلي ها فضاي مملكت را پر كرده است. شايد بگوييم مهم نيست، صبر مي كنيم تا رهبري نظرشان را بگويند و از ايشان تبعيت مي كنيم. اما تكليف اين همه دغدغه و دو دستگي ميان مردم چيست. تكليف دل نگراني هاي خانواده شهدا چيست؟

ببينم الان ما بايد كدام موضع را بگيريم؟ بگوييم اشتباه كردند به توافق رسيدند تا انقلابي به حساب آييم(مثلا)؟ يا بگوييم مواضع وزارت خارجه در قبال غرب صحيح است و طرفدار دولت، اصلاحات، اعتدال، و... به شمار آييم؟
يا اصلا حرفي نزنيم و هر چه مي شنويم، انگار نشنيده ايم. گاه بخنديم و گاه گريه كنيم؟
پس فرمايشات رهبري چه؟ چه كسي مواضع ايشان را مصدر قرار داده است؟
متاسفانه بي اخلاقي از سياست به ميان مردم كشيده شده است. همه كم و بيش خود را سياستمدار مي دانيم. موضع مي گيريم و فتوا صادر مي كنيم. مثل آب خوردن غيبت مي كنيم و ككمان هم نمي گزد. من نمي دانم جواب اين همه تهمت و مراع و سخن چيني را چه كسي مي خواهد بدهد؟ آخر به چه قيمتي؟
چرا خلط مبحث مي كنيم؟ چرا صبر نمي كنيم؟ چرا انتقادهايمان سازنده نيست؟ چرا پيشنهادهايمان راهگشا نيست؟ چرا مدام همه جيز را به بن بست مي رسانيم؟
من نمي خواهم از كسي دفاع كنم و قطعا به بخش اعظمي از كوتاهي ها و كاستي ها هم آگاهم، اما همين هايي را كه تا نزديك ريش هاي بدقواره وهابيت نزديك كرده ايم و چيزي نمانده تروريست بخوانيمشان، روزي فرزندان اين انقلاب خوانده شدند! همين ها كه الان از اجنبي ها بدترند و تمام دستاوردهايمان را به باد دادند. حرف اين است كه اينقدر عجول نباشيم و كمي منصف باشيم.
هنوز چيزي نگذشته دارند با عجله كتاب خاطرات احمدي نژاد را چاپ مي كنند، برايش گردهمايي طرفداران مي گيرند و گر و گر كاريكاتور مي كشند، كه او ايستاد و اين باي داد! حال آنكه چه بسا اين مسير ادامه ي راه احمدي نژاد بوده و به تدبير قطعي رهبر فرزانه مان تا به اينجا رسيده است.
به نظرم ما رهبر داريم، اوست كه مشخص مي كند چه زمان خون شهداي هسته اي پايمال شده است يا نه، اوست كه خط بطلان بر روي ادعاهاي بي جا مي كشد، اوست كه با تكيه بر شم سياسي و اطلاعات به روز و تفسير دقيق تصميم و موضع نهايي را مي گيرد. چرا در ظاهر خود را تابع مي دانيم و در عمل دنيايي از ايكس هاي مجهول را روانه ي رسانه ها مي كنيم؟ بعد در نهايت افاضه مي كنيم كه رهبري مصلحت را در نظر مي گيرند و سكوت كرده اند!
قطعا ما هم در برابر كوتاهي ها ساكت نمي نشينيم اما اين به معناي شلوغ كردن و سر و صداي بي نتيجه نيست. بله طبيعي است كه بايد آراء موافق و مخالف باشند و فضاي سياسي زنده بماند، اما گاه در اين بين انصاف را فراموش مي كنيم.
چقدر خوب كه گاه به صحيفه امامرحمه الله عليه هم مراجعه كنيم و تذكرات ايشان در باب "اخلاق در سياست" را قدري مرور كنيم.


دوباره لطف و بنده نوازي امام رضا عليه السلام شامل حالم شد و عازم كربلا هستم.
بد يا خوب، همان قدر كه مرا مي شناسيد، به قدر محبتمان به حسين عليه السلام حلالم كنيد.
نائب الزياره تان هستم و اين شعر از آقاي برقعي گوارايتان..

به نام نامی سر، بسمه تعالی سر
بلندمرتبه پیکر، بلندبالا سر
فقط به تربت اعلات، سجده خواهم کرد
که بنده ی تو نخواهد گذاشت، هر جا سر
قسم به معنی لا یمکن الفرار از عشق
که پر شده است جهان، از حسین سرتاسر
نگاه کن به زمین! ما رأیت إلا تن
به آسمان بنگر! ما رأیت إلا سر
سری که گفت: «من از اشتیاق لبریزم
به سرسرای خداوند می روم با سر
هر آنچه رنگ تعلق، مباد بر بدنم
مباد جامه، مبادا کفن، مبادا سر.»
میان خاک، کلام خدا مقطعه شد
میان خاک؛ الف، لام، میم، طا، ها، سر
حروف اطهر قرآن و نعل تازه ی اسب
چه خوب شد که نبوده است بر بدنها سر
تنش به معرکه سرگرم فضل و بخشش بود
به هر که هرچه دلش خواست داد، حتی سر
جدا شده است و سر از نیزه ها در آورده است
جدا شده است و نیفتاده است از پا سر
صدای آیه کهف الرقیم می آید
بخوان! بخوان و مرا زنده کن مسیحا سر
بسوزد آن همه مسجد، بمیرد آن اسلام
که آفتاب درآورد از کلیسا سر
عقیله، غصه و درد و گلایه را به که گفت؟
به چوب، چوبه محمل، نه با زبان؛ با سر
دلم هوای حرم کرده است می دانی
دلم هوای دو رکعت نماز بالا سر

اسم "نلسون ماندلا" كه مي آيد، "صبر" اولين كلمه اي است كه به ذهنم خطور مي كند. خبر مرگ او در 95 سالگي بسياري را در سراسر دنيا غمگين كرد كه عمدتا او را اسوه مبارزه و آزادي خواهي مي دانند. بزودي مراسم تدفين اين مبارز صبور برگزار خواهد شد و هم اكنون عده اي بر سر حضور در مراسم تدفينش و احتمال برخي ديدارها گمانه زني مي كنند.

خب قصد ندارم به او و شخصيتش يا سخنان حكيمانه اش يا حواشي مراسم تدفينش بپردازم. او زندگي پر از فراز و نشيب داشته كه گاه قابل دفاع هم نيست(!) اما ياد اين انسان صبور را بهانه مي گيرم و تنها بهانه، براي ذكر جملاتي از مولايم درباره صبر در جريان كربلا كه او الگوي صبر و استقامت است براي جهانيان از ازل تا ابد.
اربابمان حسين عليه السلام از همان ابتداي حركتش، نیروهایی را به همراهی طلبید که مقاوم باشند. در یکی از منزلگاههای میان راه فرمود:
«ایها الناس! فَمَن کانَ مِنکُم یَصبِرُ علی حَدِّ السَّیفِ و طَعنِ الاسِنَّةِ فَلیَقُم مَعَنا و اِلا فَلیَنصَرِف عَنّا.»
ای مردم! هر کدام از شما که تحمل تیزی شمشیر و زخم و ضربت نیزهها را دارد همراه ما بماند، و الا باز گردد!
روز عاشورا در خطبه اي به يارانش مي فرمايد:
«صَبراً بَنیِ الکِرام! فَما المَوتُ الاّ قَنطرةٌ تَعبُرُ بِکم عَنِ البُوُسِ و الضَّراءِ اِلی الجَنانِ الواسِعَةِ و النَّعیمِ الدّائمَةِ»؛
صبر و مقاومت کنید، ای بزرگ زادگان! چرا که مرگ، تنها یکی است که شما را از رنج و سختی عبور میدهد و به سوی بهشت گسترده و نعمتهای همیشگی میرساند.
روز عاشورا پس از نماز با یاران، باز هم دعوت به صبر مي كند: «فَاتَّقوا اللهَ و اصبِروا.» یاران نیز در رجزهای خویش شعار مقاومت و پایداری سر میدهند. خالد بن عمر، میگفت: ای بنی قحطان! برای کسب رضای رحمان و رسیدن به مجد و عزت صبر کنید. سعد بن حنظله چنین رجز میخواند:
صبراً علی الاسیافِ و الاسِنَّه صبراً عَلیها لِدُخُولِ الجَنَّه
برای رسیدن به بهشت، بر شمشیرها و نیزهها صبر میکنم.
از زمزمههای عرفانی خود آن حضرت در واپسین دم حیات نیز که بر زمین افتاده بود، همین صبر بر قضای الهی به گوش میرسید: «صَبراً عَلی قَضائکَ یا ربِّ، لا اِلهَ سِواکَ... صَبراً عَلی حُکمِکَ یا غِیاثَ مَن لا غِیاثَ لَهُ.»
کسی که صبر داشته باشد، هم تحمل درد و مصیبتش بیشتر میشود و هم به دیگران روحیه میدهد.
حضرت علی علیهالسلام مي فرمايند: «اَلصبرُ یُهَوِّنُ الفَجیعَةَ» ؛ مقاومت، فاجعه و حادثه ناگوار را آسان و قابل تحمل میکند.
اينها را آوردم تا به اين اشاره كنم كه اگر ماندلا محبوبيتي دارد و او را آزادي خواهان جهان دوست مي دارند، بابت صفتي است كه در فرهنگ شيعه بسيار به آن تاكيد شده و خيلي ساده آن را فراموش مي كنيم.
ماندلا در طول 27 سال زندان، که بیشتر آن را در یک سلول در جزیره روبن سپری کرد، مشهورترین چهره مبارزه علیه آپارتاید در آفریقای جنوبی شد. گرچه رژیم آپارتاید و ملتهای طرفدار آن، وی و کنگره ملی آفریقا را کمونیست و تروریست میدانستند، مبارزه مسلحانه بخشی جداییناپذیر از مبارزه علیه آپارتاید بود.
او پس از آزادی از زندان در سال ۱۹۹۰، سیاست صلحطلبی را در پیش گرفت، و این امر منجر به تسهیل انتقال آفریقای جنوبی به سمت دموکراسیای شد که نماینده تمامی اقشار مردم باشد.
چهره و زندگی ماندلا همیشه نماد مقاومت در برابر ظلم و سلطه بوده و به همین دلیل او منبع الهام بسیاری از هنرمندان رشتههای مختلف از سینما گرفته تا ادبیات بوده و هست.
امضاء چند چهره جديد/ دعوت قزوه از هنرمندان براي امضاء بيانيه/ شما هم امضاء كنيد
در پی هجمه هایی که در دهۀ اول محرم امسال، در قالب سخنرانی و شعر، به مجالس عزاداری حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) وارد شد، برخی از شاعران و نویسندگان و هنرمندان در پی بیانیه ای، به این هجمه ها انتقاد کرده اند.

بیانیه جمعی از شاعران، نویسندگان و هنرمندان، در دفاع از عزای سیدالشهدا (ع)
حسین (علیه السلام) مظلوم هماره تاریخ است؛ مظلومیتی که با شهادت نیز به پایان نرسید. اگر دیروز در دشت کربلا، صفوف کوفیان عربدۀ «بُغضَاً لِاَبیک» سر دادند، امروز هنوز در کوچه پسکوچههای تاریخ صدای چکاچک شمشیرهای حق و باطل شنیده میشود و همچنان یاران متلون داغ بر داغ مینهند. دیروز حسین (علیه السلام) را سر بریدند و امروز میخواهند عزایش را... چه خیال خامی!
بهانۀ نگارش این سطور، هجمهای است که این روزها، همزمان با ایام سوگواری حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام)، با دعوی پالایش محافل حسینی از خرافه و گزافه، به اوج خود رسیده است! نیک میدانیم که این رشته سر دراز دارد و پای جریانی در میان است که سودای باطل کمرونق کردن عزای اباعبدالله (علیه السلام) را در سر میپروراند. جریانی که سالهاست میکوشد به مدد رسانههای صهیونیستی و با اتکا به اندیشههای وهابی، به محکمات و مسلمات عقاید مکتب حقۀ شیعۀ جعفریۀ اثنی عشریه مانند عصمت، شفاعت، توسل، زیارت، عزاداری، ظهور و... تشکیک وارد کند و متأسفانه برخی از سخنرانان، نویسندگان و شاعران مسلمان نیز ناخواسته در دام این جریان افتاده و جبههای را که باید در برابر دشمن بیارایند، در مقابل محبان و شیفتگان آل الله (علیهم صلوات الله) تجهیز میکنند.
ما هم قویاً معتقدیم آنچه در طول سالهای اخیر در معدودی از محافل حسینی جریان دارد، حد اعلای اقامۀ عزا و ذکر جمیل خاندان عصمت و طهارت (علیهم السلام) نیست و از آنچه شایسته و بایسته است، بسیار فروتر است. قطعاً اشعار و گفتار و رفتار موجود در معدودی از مجالس پسندیده نیست، اما آیا تذکر محدود به برخی مجالس، اعلان عمومی و لشکرکشی رسانهای و فرهنگی میطلبد؟! آیا باید به خاطر چند مورد رفتار ناشایست، به کلّ عزای حسینی حملهور شد و در مقابل همه هیئات و مرثیه خوانان صفآرایی کرد؟! آیا باید به بهانۀ نگاه همهجانبه به واقعۀ عاشورا، حماسه را در تعارض با مرثیه و شعور را در تقابل با شور قرار داد؟ حال آنکه این مفاهیم هیچگونه ضدیتی با هم ندارند و هیچ یک از آنها به تنهایی به دست نمیآید.
آیا اساساً محل نزاع اینجاست؟ در همین دهۀ اول محرم، خیل رسانههای مبلغ وهابیت و هجمۀ آنها را نسبت به اصل عزای سیدالشهداء (علیه السلام) ندیدهاید؟ طنین ناقوس کلیساهای خانگی و ترویج مسیحیت تبشیری و ممسوخ را کنار گوشمان حس نمیکنید؟ در برابر ظهور عرفانهای نوظهور و تلاش برای جدایی معنویت از مکتب اهل بیت (علیهم السلام) احساس تکلیف نمیکنید؟ دست و پا زدن خرده بقایای بهائیت را نمیبینید؟ که در منابر رسمی، عنوان هیئات حسینی را به سخره میگیرید؟ که ضریح مطهر حسین بن علی (علیه السلام) را که بر سیل اشک دلسوختگان تا کربلای معلا میرفت، با نماد شرک بنی اسرائیل قیاس کردید و گفتید تکه آهنی که به کربلا نرسیده، چه شرفی دارد؟ که در ایام عزای اشرف اولاد آدم که زمین و زمان و عرشیان و فرشیان سیه پوشند، رخت سپید پوشیدید و طعنه به سیهپوشان زدید و به این رفتار خود مباهات کردید؟! که در مقابل چشم مردم عزادار، در رسانۀ ملی اعلام کردید: روز عاشورا را ـ که مطابق فرمایش معصومین (علیهم السلام) روز اشک و ندبه و عزاداری است ـ به مطالعه گذرانده و در مجالس عزا شرکت نکردهاید و تلویحاً در خانه نشستن را به حضور در تکایا و حسینیهها رجحان دادید! که در چنبرۀ جهانبینی قافیهایتان، گریستن بر اباعبدالله (علیه السلام) را نشانۀ عدم شناخت حضرتش عنوان کردید؟! که اقامة عزا و مرثیهخوانی را بزرگترین تحریف و انحراف در فرهنگ عاشورا اطلاق کردید! آیا این گفتهها به صواب است؟
تأکید میکنیم که فضای هیئات، تکایا و حسینیهها باید عاری از خرافه و بدعت و غلو باشد و اتفاقاً زدودن غبار از رخسار مجالس عاشورایی را به شدت میستاییم. اما دوستان! به خاطر داشته باشیم که هرآنچه متکی بر خرد خودبنیاد نبود و با عقل منقطع از وحی سازگاری نداشت، انحراف نیست. میان زدودن خرافه و بدعت و غلو با وهن مجالس عزای سید و سالار شهیدان، تفاوت از زمین تا آسمان است! اما سوگمندانه باید گفت بسیاری از گفتهها و سرودههای اخیر، به اصل و اساس گریستن بر سیدالشهدا و اقامۀ عزای حسینی هجمه وارد میکند. این در حالی است که ائمه معصومین (علیهم صلوات الله اجمعین) بر اقامۀ عزای حسینی توصیه اکید فرموده و به تعظیم آن کوشیدهاند. خاصه آنکه مرجع نهضت امام خمینی (رحمت الله علیه)، قیام عاشورا و مبنای پیروزی انقلاب اسلامی، برپایی عزا و اشک بر سیدالشهدا (علیه السلام) بوده است.
ما بر این باوریم که قرائتهای حماسی، ارزشی، عرفانی، پایداری، اعتراض و مکتبی از فرهنگ فرا بعدی عاشورا در جای خود مفید و محترماند اما در ایام عزاداری سالار شهیدان، نباید از قرائت ماتمی و عاطفی و عزاداری به شیوه سنتی و به دور از مطالب حاشیهای غفلت کرد که در فرهنگ گرانسنگ عاشورا شور و شعور به هم آمیخته است.
علی ایحال مشفقانه، ناصحانه و برادرانه به دوستانمان ـ که ناخواسته به وادی خردهگیری بر بساط عزای سیدالشهداء (علیه السلام) درغلتیدهاند ـ توصیه میکنیم قوای قلمی و قدمی خود را در جهت بسط و گسترش فرهنگ عاشورا که همانا با اقامۀ عزا و اشک بر قتیل العبرات محقق میشود، به خدمت بگیرند.
همۀ ما در یک جبهۀ واحدیم و اگر میگوییم «یا لَیتَنا کُنا مَعَک»ای کاش بتوانیم همنوا با حجت بن الحسن (اَرواحُنا لَهُ اَلفِداء)، صبح و شام بر مصائب جد مظلومش بگرییم، که: «اَلا وَ صَلی اَلله عَلی الباکینَ عَلی اَلحُسین (علیه السلام) رَحمَهً وَ شَفَقَه»
اسامی برخی از امضاکنندگان به ترتیب حروف الفبا:
خسرو آقایاری، محمد آقاسی، عباس احمدی، سید علی احمدی، مبین اردستانی، محمدرضا اسدزاده، سعید اسماعیلی، علی اشتری، دکتر اسماعیل امینی، حافظ ایمانی، احمد بابایی، محمد حسین بدری، حجت الاسلام والمسلمین مهدی بنیانیان، رسالت بوذری، کاظم بهمنی، محمد بیابانی، جواد پورسعید، محمود تاری، مجید تال، زکریا تفعلی، مهدی توکلیان، امیر تیموری، هادی جانفدا، حجت الاسلام والمسلمین رضا جعفری، سید محمد جوادی، محمود حبیبی کسبی، روح الله حبیبیپور، حامد حجتی، میلاد حسنی، سیدمحمدحسین حسینی، جواد حیدری، شهاب خالقی، صابر خراسانی، احد دهبزرگی، حسین دهلوی، دکتر عبدالرضا رادفر، روح الله رجایی، مهدی رحیمی، داود رحیمی، حسین رستمی، کاظم رستمی، جعفر رسولزاده (آشفته)، محمد مهدی رسولی، دکتر محسن رضوانی، مسعود زارعیان، مهدی زنگنه، محمود ژولیده، محمد امین سبکبار، میثم سلطانعلی، سید وحید سمنانی، محمد سهرابی، محمد مهدی سهرابی کیا، سید شهرام شکیبا، حسین شکیب راد، قاسم صرافان، محمد صمدی، رضا صیادی، فاطمه طارمی، پیمان طالبی، علی عباسی، محسن عرب خالقی، حامد عسکری، محمود علومی، سید احمد علوی، هانی امیر فرجی، علی اکبر فرهنگیان، وحید قاسمی، علیرضا قزوه، مهدی قمصریان، عباس کیقبادی، شیرینعلی گلمرادی، دکتر مرتضی گودرزی دیباج، عبدالرضا لطف اللهی، علی اکبر لطیفیان، محمد ماجد، محسن موسایی، سید داریوش مفتخر حسینی، مصطفی متولی، محمدعلی مجاهدی (پروانه(، امیرحسین مدرس، حامد مرادیان، اسماعیل مصفا، علیرضا معینی، هادی ملکپور، حجت الاسلام والمسلمین سید عباس موسوی مطلق، فرشاد مهدیپور، یوسفعلی میرشکاک، هادی ناصری، علی ناظمی، نعیم نخعی، محمد سعید نقاشیان، مرتضی یراق بافان و...
علیرضا قزوه: همه هنرمندان بیانیه دفاع از عزای سیدالشهدا را امضا کنند/خبرگزاري فارس

باید آتش نفس را خاموش کرد وگرنه این آتش، دائم مشغول کار است. شاید بسیاری از اعمال صالح انسان را هم خراب کند. به جای این که نماز، انسان را بالا ببرد، پایین میآورد، به خاطر آن وجوه شیطانی که در نفس انسان است.

نمازی که برای سیاست باشد، برای این باشد که خود را در اجتماع بین مردم به قدس و ایمان و توحید معرفی کند، برای کلاه سر مردم گذاشتن است، این نماز بالا نمیرود.
هشتاد سال عبادت کردهای، ولی نتیجه آن چه بوده است؟ نتیجهاش همین بساطی است که میبینید. همان هتاکی و جهالت. این که عبادت نیست. اگر نماز جلو دروغ گفتن هایت را نمیگیرد، بدان، نماز نیست. نماز جلو دروغ را میگیرد. خدای تعالی به همه ما حیات علمی، حیات تقوایی، حیات نوری و حیات عقلی عطا کند! اگر همت نکنید، به جایی نمیرسید. باید به فکر خودسازی باشید.
اگر صدها جلسه هم باشد، ولی تا تصمیم به اصلاح خودتان نگیرید، فایدهای ندارد. باید بدیها را کنار بگذارید تا حق تعالی شما را یاری کند. اگر به سوی دستگاه خدا رفتی، خدا پشتیبانی میکند...
مقصود از عالم؛ عالم بالله است نه معمم.
آیت الله بهجت رحمة الله علیه
وقتی هوای شهر نفس گیر می شود..

اول: مرتضی آوینی در جایی نوشت؛
«نوجویی» از صفات فطری بشر است که اگر نبود، تحول و تکامل وجود پیدا نمی کرد. اگر این صفت نبود، انسان تن و دل به عادات می سپرد و بدون دلزدگی از تکرار، آغاز تا انجام حیاتش را بی آنکه پوست بیندازد سپری می کرد؛ و آنگاه نه «تمدن» معنا می گرفت و نه «فرهنگ».
دوم: خداوند فرمود:
یوم تبلی السرائر (آیه 9 از سوره مبارکه طارق)
(روز قیامت است) روزی که رازها فاش می شود.
تفسیر عاملی: در روز قیامت رازها و اسرار نهانی انسان در عقاید و اخلاقیات، آشکار می شود. پس چه بهتر که در این دنیا همواره با افکار خوب و حسن نیت با دیگر انسان ها و جهان خلقت روبرو شویم.
سوم: آنچه خامس آل عبا امروز با معشوقش نجوا کرد؛
..خدایا چنانم کن که از تو بترسم گویا تو را می بینم
با پرهیزکاری مرا خوشبخت گردان
خیر در قضایت را برایم اختیار کن
به من در تقدیرت برکت ده تا تعجیل آنچه را تو به تاخیر انداختی طلب نکنم و تاخیر آنچه را تو پیش انداختی میل نکنم.
خدایا بلایت را به جریمه گناهانم بر من قرار مده و مرا به تدریج بر بدی هایم مواخذه نکن و مرا در خیالات باطلم رها مساز...
چهارم: امیر المومنین علیه السلام می فرمایند: ألا فمن ثبت منهم علی دینه و لم یقس قلبه لطول أمد غیبه امامه فهو معی فی درجتی یوم القیامه (بحارالانوار(ط-بیروت) ج51 ص109)
بدانید آنان که در زمان غیبت حجت خدا در دین خود ثابت مانده و به خاطر طول مدت غیبت منکرش نشوند، روز قیامت با من هم درجه خواهند بود.
پنجم: از اعمال امروز زیارت مولای عشق حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام در کربلا است،
پس؛
... شکر خدا که در دهه آخر الزمان
خرج تو میشود نفس من صدای من
این گریه ی برای تو کفاره ی من است
این راه توبه ای است برای خطای من
از من نیاز میرسد و از نو ناز، عجب
دردسری شده سفر کربلای من..
کتابی درزمینه اخلاق معرفی کنید
فرمودند:
لازم نیست یک کتاب باشد یک کلمه کافیست که بدانی
"خدا می بیند"
از بین کامنت دوستان؛
به آقای دولابی گفتند «سلام علیکم یعنی چی؟».
جواب دادند «مگه قرآن نمیخونی؟ "سلام" که اسم خداست. "علیکم" دو تا کلمهست. "علی" و "ک". "علی" یعنی بالا. "ک" یعنی شما. "سلام علیکم" یعنی "خدا بالا سرته!".».برخی از دوستان گاه مرا دعوت می کنند به نوشتن یادداشت برای فیلم های بر روی پرده که متاسفانه بابت درگیری های این روزهایم و تولید چند مستند مجالی برای این امر باقی نمی ماند. تقریبا بخش عمده ای از فیلم های جشنواره پیشین فجر را دیدم که هنوز فرصت تجمیع و انتشار مطالب دست نداده و امیدوارم با اکران فیلم درخشان "دربند" و همچنین فیلم قابل تامل "سر به مهر" به این مهم دست یابم. یکی از یادداشت هایم در این وبلاگ برای فیلم "اینجا بدون من" به کارگردانی بهرام توکلی بوده که تا کنون بیش از 12 هزار بازدید داشته داشته است. مناسب دیدم مطلبی از جناب آقای اکبر نبوی که در ادامه همین نوشته، قلمی کردند را به حضور تقدیم کنم تا درد فضای نقد امروز سینمای ایران دوباره مورد تاکید قرار گیرد. برای آقای نبوی در هر کجا هستند آرزوی عافیت و توفیق دارم.
1- قلم روانی دارید و این خیلی خوب است . بویژه برای کسی که می خواهد زیاد
وبه شکل پیوسته بنویسد. نوشته باید که از دست انداز و پیچیدگی های شبه
روشنفکرانه دور باشد، و یادداشت شما چنین است.
2- سنت توضیح فضای
داستان فیلم که از دل یادداشت نویسی های نقد مآب بیرون آمده و فضای نقد را
به بیراهه ای هولناک کشانده، بر نوشته ی شما سنگینی می کند. شما در زیر
سایه ی این سنت ( که یادداشتی ژورنالیستی است و نه نقد ) گرفتار هستید.
باید برای آن بیندیشید.
3- جوهره ی فیلم بهرام توکلی ( که من از نظر فرم
ـ و نه معنا ـ روایت آن را دوست دارم ) مبتنی بر انسان شناسی اومانیستی
است. و هیچ نسبتی با جوهره فرهنگی ایران ندارد.
آدم های قصه ی توکلی
ظاهری ایرانی دارند، اما نه ایرانی می اندیشند و نه ایرانی رفتار می کنند و
نه آرمانی ایرانی دارند. حوالت دادن همه چیز و همه کس به فرآیند گذر از
سنت به دنیای مدرن، فقط بازی با لفظ بدون درک معنای سنت و مدرنیته است. در
طی این سالها بسیاری از یادداشت نویس های حرفه ای مجله های سینمایی که به
شکلی باور نکردنی بیسوادند و حتی درک درستی از فرهنگ ملی و جوهره و معنای
سنت قومی ندارند، با این واژه ها بازی کرده اند و دلشان خوش بوده که نقد می
نویسند و سره را از ناسره جدا می کنند. و گروهی دیگر مثل دوست عزیزم مسعود
فراستی که اصلا از نقد، تعریفی چپ گرایانه دارد و ابتنای آن را بر رد و
طرد ( که اسمش را گذاشته نقد سلبی ) گذاشته اند و باز گرفتار شکل و ظاهر. و
دریغ از رجوع به معنا و دریافت ساختار اثر هنری: شکل و محتوا. و طرفه آنکه
بیش تر همین یادداشت نویسان ژورنالیست، سالهاست که ساختار را به معنای فرم
گرفته اند و در باره ی ساختار ( ساختار ؟) آثار سینمایی، رنجی تاب سوز
برده اند و خوانندگان را به سراب بی دانشی خود دعوت کرده اند.
شایسته است شما، با درنگی خردمندانه، نگذارید که دامن اندیشه و نوشتارتان به این سنت بیمار، آلوده شود.
این هم لینک دانلود فیلم

گزارشی از از نقد فیلم رسوایی با حضور طلاب در مشهد/ شریعت نیوز

سلام فیه حتی مطلع الفجر
حافظ
اگر تو را نداشتم، بدان خدا نداشتم
آری خدا نداشتم، اگر تو را نداشتم
نبود اگر کرامتت، نبود اگر طبابتت
هزار درد داشتم ولی دوا نداشتم
به نام تو خدا صفا به زندگیم داده است
بدون نام تو در این جهان صفا نداشتم
نوای من علی علی،صدای من علی علی
بدون این علی علی،خدا خدا نداشتم
سنگ شدم طلا شدم،شاه شدم گدا شدم
چه میشدم اگر علی مرتضی نداشتم
اگر نبود زادگاه تو قسم به فاطمه
این همه سمت کعبه هم برو بیا نداشتم
من اسمه دوا علی و ذکره شفا علی
کمیل تو اگر نبود به لب دعا نداشتم
نبودی یا علی اگر، حسن نبود و هم حسین
بدون تو مدینه و کرب و بلا نداشتم
علی اکبر لطیفیان
تقدیم به حماسه سازان وطنم ایران..
این جا ببینید.


جشنواره مردمی فیلم عمار
توانسته طیفی از بچه های حزب اللهی و انقلابی را دور هم جمع کند (البته نه همه شان را) که علاقه مند به سینما هستند.
توانسته برای کسانی که یا سینما نمی روند و یا توان سینما رفتن را ندارند و یا اصلا در سینمای ایران در نظر گرفته نشده اند را مخاطب خود قرار دهد و این مخاطبان همان مردمند.
توانسته برخی از مستندسازان (چون جشنواره هنوز در عرصه فیلم داستانی ادعایی ندارد) که آثارشان معمولا در جشنواره های دیگر کشور جایی ندارند و معمولا دیده نمی شده را بها دهد و فرصت اکرانش را فراهم نماید.
توانسته محملی باشد برای بیان برخی دغدغه های روز بچه انقلابی ها که بارها خواسته اند جایی فریاد بزنند اما تریبون و یا رسانه اش را نداشته اند.
توانسته بارقه ی امید و افقی روشن ایجاد کند (هرچند کم بضاعت) برای باز شدن عقده های در گلو مانده خیل نوجوان هایی که الان جوان شده اند و جوان هایی که قدری موی سفید در محاسن و موهایشان دیده می شود و شاید انقلاب را ندیده اند و جنگ را لمس نکرده اند اما برای لحظه لحظه خاطراتش اشک می ریزند.
توانسته به اثبات برساند که می توان اقشار آسیب دیده، روستاییان و مردمی که فقط از آنها برای لطمه زدن به چهره جمهوری اسلامی و جایزه گرفتن از جشنواره های غربی به عنوان سوژه استفاده می شده اند را مخاطب خود قرار دهد.
تواسته با کمترین هزینه و به دور از ریخت و پاش های رایج جشنواره ها، عوض جار و جنجال های بی فایده، فطرت و عقیده هنرمند را درگیر کند تا برای ادامه آرمانخواهی اش پا در این عرصه بگذارد، فیلم بسازد و جشنواره را جان تازه ای ببخشد.
توانسته فضای نقد درون گفتمانی مبتنی بر ارزش های انقلاب را در عرصه رسانه تصویری فراهم کند و شروعی باشد بر پایان غفلت های رایج در مقطع حساس دهه چهارم انقلاب و همچنین بستری مناسب برای رسیدگی به مطالبات مردم و به عبارت بهتر صاحبان انقلاب.
جشنواره مردمی فیلم عمار
می تواند آرمان امام در زمینه هنر، هنرمند و سینما را تحقق بخشد که همان ظلم ستیزی، عدالت و اصلاح سینما است.
می تواند به منویات حضرت رهبری در عرصه سینما و رسانه جامه عمل بپوشاند و حتی روحانیت را به سینما نزدیک کند.
می تواند کسانی که دلشان برای انقلاب می سوزد به دلیل نارضایتی از ناکارامدی برخی مسئولین دلخورند و همین دلخوری موجب شده به موضوعاتی غیر از انقلاب در آثارشان بپردازند را درگیر کار کند و به آنها فرصت دهد.
می تواند به استانداردهای سینمای مستند و داستانی نزدیک شده، بیاموزد و بیاموزاند و سطح آثار را بالا برده تا تاثیر خود را وسعت بخشد.
می تواند با سیاست درست و بدون فاصله گرفتن از رویکردهای انقلابی خود کاری کند تا با عنایت به کلام رهبری مبنی بر جذب حداکثری و دفع حداقلی دیگران را هم وارد بازی خود کند و نتایج خوبی را از این موقعیت برای خود برداشت کند.
می تواند فضای سینمای کشور را تحت تاثیر خود قرار دهد و الگوی مناسبی باشد جشنواره ها با هدف جریان سازی بر اساس خواسته های دین، مردم و انقلاب در روزگاری که عموم مسئولین ما درگیر تصاحب پستها، درگیری های بی نتیجه، دعوا بر سر اکران ها، قهر و آشتی و استعفاهای معنادار هستند و جشنواره هایشان چیزی جز بیلان کاری و تبلیغات نیست.
جشنواره مردمی فیلم عمار
باید زودتر از اینها ایده اش شکل می گرفت و شروع به کار میکرد و گویا کمی دیر به صحنه آمده است که اگر چه بازهم جای امید و خوشحالی است.
باید نفی کامل سینمای ایران را کنار گذاشته و آن را با خود همراه کند چرا که بالاخره سینمای ایران حتما ظرفیت هایی دارد و نشان داده می تواند از انقلاب و ارزش ها بگوید اما نگفته و دچار کم کاری و غفلت شده است. پس باید با نقد صحیح و دلسوزانه ترمیمش کرد و به خدمت انقلاب گرفت.
باید جذب سرمایه و اعتبار داشته باشد برای سفارش و نگارش فیلمنامه، خلق داستان و درام پرکشش تا از این مسیر کارگردان های خوش نام را برای تولید آثار فاخر برانگیزاند.
باید با اعتماد سازی و استفاده از عموم نیروهای انقلابی که تا به امروز در هنر سینما و ادبیات ریش سفید کرده اند برای اعتلای این نوع سینما بهره بگیرد.
باید عقبه فکری و علمی خود را تقویت کند و با حضور نظریه پردازان زیرساخت های این نوع سینما را فراهم سازد. سینمایی که قاطبه مردم آن را هدایت و مدیریت می کنند و از ظاهرسازی و ریا به دور است و حقیقت انقلاب و ارزش های دینی را به تصویر میکشد. سینمایی که خلاء های بسیار سینمای صرفا هنری را پر می کند و رویکردها در سینمای ایران تصحیح می کند. سینمایی که منکر شعار سینما برای سینما و هنر برای هنر است و آن را در خدمت درد مردم و انقلاب قرار می دهد.
در پایان و در جواب مجری برنامه هفت که پرسید مگر فیلمسازان ما در آثارشان حرفی غیر از ایران گفته اند؟! باید بگویم: متاسفانه فیلمسازان ما (اکثرشان) از ابتدای انقلاب تاکنون ایران خود را تفسیر کرده اند و نه به جمهوریتش پایبند بوده اند و نه اسلامی بودنش. گویا ایران زائیده ذهن خود را بارها و بارها به تصویر کشیده اند و همواره از مردم دور بوده اند. شاید شاهد حرفم همین عدم اطمینان مردم به سینما و سرد و خالی بودن گیشه هایش است.
آیا سینمایی که امام گفت همین بود؟ آیا سینمایی که مردم می خواهند همین است؟ البته هربار که صحبت از این مسائل و مصائب سینما می شود خیلی سریع جوابم را در می یابم و آن اینکه اگر از همه ی اعتقادات و داشته های دینی ات نگذری اصلا جایی در سینما نمی یابی و گویا ذات سینما همین است. امیدوارم خیلی زود استعدادهای جوان و فیلمسازان خوش قریحه و خوش ذوقی که تا به حال فرصت خلق اثر نیافته اند وارد این عرصه شوند و خلاف این ادعای بالا را ثابت کنند همان گونه که سید شهیدان اهل قلم وجدان کرد و به ما فهماند.
والسلام علی من اتبع الهدی
به دلیل مشکلات مالی و ناهماهنگی برخی مدیران و حامیان برگزار کننده
برگزاری آیین اختتامیه سوگواره لحظه های عاشورایی به تعلیق درآمد
دبیر چهارمین سوگواره لحظه های عاشورایی گفت: به دلیل عدم پایبندی به تعهدات مالی وناهماهنگی برخی مدیران و حامیان برگزار کننده زمان برگزاری آیین اختتامیه چهارمین سوگواره لحظه های عاشورایی به حالت تعلیق درآمده است.
به گزارش ستادخبری چهارمین سوگواره لحظه های عاشورایی، مسعود زارعیان، دبیر چهارمین سوگواره لحظه های عاشورایی خواستار حمایت مالی ومعنوی نهادهای فعال درعرصه دین و سینما شد.

دبیر چهارمین سوگواره لحظه های عاشورایی با اشاره به اینکه هزینه برگزاری این سوگواره کمتر از همایشی یک روزه در برخی نهادها است، گفت: در زمانه ای که دشمنان اسلام و انقلاب از هر سو با هجمه های گوناگون در صدد لطمه وارد کردن به ریشه های اعتقادی شیعه هستند متاسفانه این حرکت فرهنگی باید با مشکلات عدیده مالی مواجه و هیچ فردی در این زمینه پاسخگو نمی باشد.
رئیس اداره هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی ادامه داد: فقر آثار مرتبط با معارف حسینی و عاشورا در سینمای ما موج می زند و این امر نیازمند پشتیبانی مسئولین و نهادهای ذی ربط است. متاسفانه سینمای ما به همه ی موضوعات موجود در عالم می پردازد اما از غنی ترین منبع معرفتی شیعه غافل است و ظاهرا تا زمانی که این نهضت مورد اهانت دشمنان قرار نگیرد به فکر تولید اثر و اقدام عملی نخواهد افتاد.
وی افزود: علی رغم استقبال و ذوق زدگی چندین باره مسئولان استانی و کشوری در ادوار مختلف سوگواره متاسفانه همواره این حرکت فرهنگی با قدرنشناسی مسئولان و مشکلات فراوان مالی مواجه بوده است و به همین دلیل بارها زمان اعلام نتایج و برگزاری اختتامیه آن به تعویق افتاده است.
متولیان اجرایی سوگواره لحظه های عاشورایی پیگیر تخصیص اعتبارات مالی ازمحل بودجه فرهنگی کشور هستند
رئیس اداره هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی همچنین به برگزاری این دوره از سوگواره بصورت بین المللی با هدف گسترش دامنه ی بین المللی سوگواره از طریق رایزنی با هنرمندان مسلمان و غیرمسلمان آزادی خواه خارج از کشور اشاره کرد و افزود: فراخوان بخش بین المللی این دوره از سوگواره با موضوع "قیام در برابر ظلم" نیز به دلیل عدم تامین اعتبار اعلام نشد.
وی با بیان اینکه متاسفانه سوگواره لحظه های عاشورایی هرساله با مشکلات مالی مواجه است، گفت: متولیان اجرایی سوگواره لحظه های عاشورایی پیگیر جذب مشارکت و تخصیص اعتبارات مالی از محل بودجه فرهنگی کشور هستند و از اختصاص بودجه از سوی دفتر تبلیغات اسلامی ناامید شده اند.
سوگواره لحظه های عاشورایی در عرصه پشتیبانی عکاسی و سینمای عاشورایی موفق عمل کرده است
زارعیان با اشاره به رشد دو برابری فیلمنامه در دوره چهارم گفت: چاپ نخستین کتاب منبع عکاسی عاشورایی به منظور و همچنین کتاب بررسی و بازشناسی منابع و مآخذ عاشورایی به همت جمعی از طلاب و هنرمندان از جمله دستاورد های برگزاری سوگواره های لحظه های عاشورایی است.
زارعیان با اشاره به این مطلب که سوگواره لحظه های عاشورایی دستاوردهای قابل توجه ای در زمینه سازی سینمای عاشورایی، ایجاد تعامل بین حوزویان و جامعه هنری در عرصه سینما وعکاسی، بهره مندی ازنظرات علمای دین در فرایند برگزاری سوگواره داشته است، افزود: این سوگواره به عنوان الگو فضای برخی جشنواره های همسو با خودش را تحت تاثیر قرار داده تا جایی که عنوان و پوستر این سوگواره هم مورد تقلید قرار گرفته است.
زارعیان به سیاست های سوگواره لحظه های عاشورایی اشاره کرد و گفت: حرکت به سوی اجرایی کردن رهنمودهای امام راحل و مقام معظم رهبری مد ظله العالی در عرصه تبلیغات، رسانه و هنر دینی، جهت دهی آثار و تولیدات هنرمندان به سمت نیازها و جریان فکری فرهنگی حاکم در کشور و اهتمام لازم نسبت به انعکاس اولویت ها در عرصه فرهنگی کشور متناسب با نقش ایران در منطقه از جمله سیاست های برگزاری سوگواره لحظه های عاشورایی است.
وی دربخشی دیگر از سخنان به اهداف برگزاری سوگواره لحظه های عاشورایی اشاره کرد و افزود: پشتیبانی فکری و هدایت سینماگران و عکاسان برای تولید آثار فاخر در زمینه هنر عاشورایی، زمینه سازی برای الگوسازی و ارائه آثار استاندارد در زمینه هنر عاشورایی، حمایت مالی و ارائه تسهیلات به منظور نشر مفاهیم عاشورایی با زبان تصویر و به دور از شعارزدگی، شناسایی و معرفی استعدادها و توانمندی های هنرمندان جوان و خوش آتیه حوزوی و غیرحوزوی در این عرصه را از جمله اهداف برگزاری این سوگواره است.
مدیریت سوگواره لحظه های عاشورایی توسط یک تشکل حوزوی
رئیس اداره هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی بیان داشت: چهارمین دوره این سوگواره میزبان 4700 عدد عکس، 215 عدد فیلم در بخش مستند و داستانی کوتاه و100 عدد فیلمنامه از حدود 600 هنرمند بوده است.
دبیر چهارمین سوگواره لحظه های عاشورایی بیان داشت: سوگواره لحظه های عاشورایی به عنوان مهمترین سوگواره فیلم با محوریت عاشورایی در سطح کشور معرفی شده است.
وی ادامه داد: این سوگواره از معدود اتفاقاتی است که توسط یک تشکل حوزوی اداره می شود و تاکنون توانسته به صورت حرفه ای و رعایت اقتضائات دینی و هنری، استعداهای جوان را در جهت تولید متن و فیلمنامه با موضوع معارف عاشورایی هدایت کند تا با این اقدام اساسی موجب شکل گیری پایه های سینمای عاشورایی و رونق آن گردد.
لازم به ذکر است، طرح سوگواره لحظه های عاشورایی توسط دبیر فعلی آن در قالب فعالیت های گروه مبلغان هنرمند وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی در سال1387 ارائه و در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به ثبت رسید.
نمایشگاه عکس چهارمین سوگواره لحظههای عاشورایی 18 تا 23 آذرماه در محل نگارخانه رضوان واقع در کوهسنگی 17 شماره 16 برگزار میشود.

این نمایشگاه در دو نوبت صبح و عصر از ساعت 9 تا 12 ظهر و عصرها از ساعت 16 تا 19 میزبان علاقمندان است.
4 هزار و 617 اثر در بخش عکس از 486 شرکتکننده به دبیرخانه سوگواره ارسال شد و از این میان 62 اثر از 48 هنرمند عکاس در نمایشگاه عکس چهارمین سوگواره لحظههای عاشورایی به نمایش گذاشته میشود.
بخش عکس چهارمین سوگواره لحظههای عاشورایی در دو بخش اصلی و جنبی برگزار شده است، که روحانیت و تبلیغ نهضت حسینی، روضه و حسینیه از جمله موضوعات بخش اصلی و آلبومهای خانوادگی از جمله محورهای بخش جنبی سوگواره بوده است.
این بخش از سوگواره را اسماعیل عباسی، سیدعباس میرهاشمی، کریم ملکمدنی، کیارنگ علایی و سیدمجتبیخاتمی داوری کردند که از میان عکاسان راهیافته به نمایشگاه، سه نفر اول جوایز نقدی و تندیس سوگواره را دریافت می کنند و از چهار نفر دیگر تقدیر به عمل میآید.
افتتاحیه نمایشگاه ساعت 16 روز شنبه هجدهم آذر است.
بسیار مایه ی خوشحالی است دیدار دوستان خوب و فرهیخته ام در این موعد که مدتی است از آن ها دور بوده ام و چه بهانه ای بهتر از بهانه ی آفرینش عالم حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام.
قدومتان بر چشم
مفاهیم مغفول مانده دفاع مقدس بازیابی و در فضای مجازی تزریق شود
مسعود زارعيان، رئيس اداره هنر و رسانه دفتر تبليغات اسلامی خراسان رضوی، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا)، با بيان اين مطلب که حدود 23 سال از پايان جنگ تحميلی میگذرد، اظهار کرد: در ابتدای جنگ تحميلی انقلاب اسلامی يك انقلاب نوپا بود كه مورد جنگ تحميلی به پشتيبانی تمام ابرقدرتها قرار گرفت.
وی ادامه داد: بعد از پايان دوران دفاع مقدس در حوزه رسانه اتفاقات خوبی روی داد كه همه در جهت حفظ ارزشهای بلند دفاع مقدس بود.

زارعيان بيان كرد: در اين مقطع حساس كه با مجاهدت عمومی مردم همراه بود، ارزشها و آرمانهای بسيار بلند و متعالی رقم خورد.
رئيس اداره هنر و رسانه دفتر تبليغات اسلامی خراسان رضوی با بيان اينكه در حوزه فضای مجازی هنوز جای كار بسيار است، اظهار كرد: از پتانسيل غنی دفاع مقدس و پشتوانه و حمايت مردمی برای كار در عرصه فضای مجازی بايد بيشتر استفاده شود.
وی با بيان اينكه در حوزه فيلم دفاع مقدس تجربيات خوبی داشتهايم، تصريح كرد: اما بايد اين مباحث ساماندهی شود و نقاطی كه پرداخته نشده بيشتر مورد توجه قرار گيرد.
اين مستندساز با اشاره به اينكه حجم گستردهای از مستندات و فيلمهای داستانی در مورد دفاع مقدس توليد شده است، افزود: اين فعاليتها نياز به آسيبشناسی و بازيابی دارد بنابراین بايد به ايدههای نو و جريانات مهمی كه در طول اين 8 سال روی داده، پرداخته شود.
وی با بيان اين كه نسل جديدی كه دوران دفاع مقدس را درك نكرده به خوبی توانسته با آثار مرتبط با جنگ تحميلی ارتباط برقرار كند، ادامه داد: اين امر را میتوان از استقبالی كه از اينگونه آثار میشود، به راحتی مشاهده کرد.
زارعيان با اشاره به صحبتهای مقام معظم رهبری در ديدار با كارگردانان و هنرمندان گفت: ايشان بر توجه بيشتر به بخشهای مغفول مانده دفاع مقدس از جمله شخصيت شهدا و رزمندگان به عنوان عناصر محوری در اين دوران تأكيد كردند كه به چنين شخصيتهايی از زاويه ديد هنری و ارزشی توجه و پرداخته شود.
مدير سايت طلبهبلاگ گفت: مقام معظم رهبری توجه و به تصوير كشيدن جنايات رژيم بعث عراق و شخص صدام در جريان دفاع مقدس را مهم دانستند.
وی با اشاره به لزوم ورود جوانان مستعد خوش فكر در عرصه دفاع مقدس اظهار كرد: اين جوانان ايدههای نو از جنگ تحميلي را در قالبهای جذاب هنري به تصوير كشيده و بايد مسئولان موسسات مرتبط با توليدكنندگان و فعالان عرصه هنر از آنها حمايت مالی و معنوی داشته يعني بودجهها را هدفمند صرف كنند.
اين مستندساز با اشاره به اينكه برخی آثار نوشته شده در عرصه جنگ تحميلی فضای جنگ را توخالی، فانتزی و حبابی نشان میدهد، گفت: بايد هنرمندان فضای واقعی جبهه و دفاع مقدس را نشان دهند زيرا الهامات فانتزی و جلوههای تصويری، فضايی دور از واقعيت را در ذهن مخاطب تداعی كرده و پذيرش آن را دور از دسترس میكند.
زارعيان ادامه داد: در حال حاضر كودك، نوجوان و جوان ما به راحتی بهترين و جذاب ترين فيلمهای روز دنيا را با كيفيت بینظير در سيستم صوت و تصوير مشاهده میكنند كه بعضا زيرنويس فارسی نيز دارد لذا ذهن اين مخاطب هر نوع تصويری را كه با كيفيت پايين كامپيوتری توليد شود، نمیپذیرد.
مدير طلبهبلاگ بهرهگيری از جوانان خوش استعداد در زمينه ادبيات داستانی، انيميشن، فيلمهای كوتاه و مستند در حوزه دفاع مقدس را ضروری دانست و بيان كرد:اين افراد هم اکنون در حال فعاليت هستند ولی بايد از آنها حمايت شود تا محصولات فكری و هنری آنها در زمينه ارزشهای دفاع مقدس به توليدات فاخر بيانجامد.
وی به تصوير كشيدن زوايای معنوی درست و به دور از شعارزدگی و عشقهای بیريشه و دمدستی را در فيلمهای ارزشی دفاع مقدس و جنگ مهم دانست و تصريح كرد: بيشترين توجه و تقدير مقام معظم رهبری از محصولات فرهنگی و به ويژه كتاب در بخشهای مرتبط با دفاع مقدس است که اهميت و جايگاه اين فرهنگ را نشان ميدهد.
زارعيان بيان كرد: لذا جوانان فعال و دغدغهمند در اين حوزه به آسيب شناسی ايدهپردازی وارد شده و در ادامه خلأهای موجود در اين عرصه را با هنر خود پر كنند در واقع كار ترميمی انجام دهند.
رئيس اداره هنر و رسانه دفتر تبليغات اسلامی خراسان رضوی ادامه داد: زمانی که در حوزه فضای مجازی به خوبی رشد كردیم، بايد از رويكرد تاسيسی استفاده كرد.
وی ادامه داد: بدينگونه كه از نو اين مفاهيم را در فضای مجازی پايهريزی كرده زيرا اين فضا بسيار زنده و نزديك به تمام مردم است.
زارعيان ورود و تزريق مفاهيم مغفول مانده از دفاع مقدس را در فضای مجازی بسيار مهم و ضروری دانست و افزود: در اين راستا بايد اهتمام و برداشت مناسبی از مفاهيم و فرهنگ دفاع مقدس بيان شود، سپس توسط كسانی كه با تكنيك و ابزار رسانهای در اين حوزه آشنا هستند، اين انتقال صورت گيرد.
وی با اشاره به اينكه ما در شرايط تحريم هستيم و رويكرد رهبری توجه به اقتصاد مقاومتی است، تصريح كرد: در اين شرايط بايد مفاهيم و ارزشهای دوران جنگ در ميان مردم حاكم شود تا رضايتمندی و تعامل بين آنها افزايش يابد زيرا اين امر رضايت خداوند را به دنبال خواهد داشت.
وی خاطر نشان كرد: بازشناسی، برداشت و تزريق مفاهيم دفاع مقدس در فضاي اينترنت، شبكههای اجتماعی و وبسايت ها از مهمترين امور در زمينه گسترش اين ارزشها در دنيای مجازی است.
اهانت به مقدسات نوعی نقض حقوق بشر محسوب میشود
مسعود زارعيان، رئيس اداره هنر و رسانه دفتر تبليغات خراسان رضوی در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) شعبه خراسان رضوی، با بيان اينكه اسلام هراسی يک موضوع قطعی و يقينی است، گفت: سران سلطه از جريان گسترش اسلام در بين مردم جهان هراسناک هستند كه آمار و ارقام در حال مخابره كاملا گواه اين مدعا است.

وی افزود: گسترش اسلام در بين مردم جهان، سبب ايجاد ترس و دلهره در ميان سران سلطه و حمله آنان با اشكال و عناوين مختلف به اعتقادات مسلمانان شده است.
زارعيان با بيان اينكه يكی از راهبردهای دشمنان اسلام، هتک حرمت است، ادامه داد: سران سلطه داعيهدار بحث آزادی بيان هستند، در حالی كه موضوع هتك حرمت با آزادی بيان منافات داشته و در هيچ جای دنيا اهانت به اعتقادات مردم جزء آزادی بيان محسوب نميشود.
رئيس اداره هنر و رسانه دفتر تبليغات خراسان رضوی با بيان اينكه تنها كشوری كه آزادی بيان را از هر نوع و شكلی بلا اشكال میداند، ايالات متحده آمريكاست، تصريح كرد: اين كشور هر نوع مسئلهای را زير چتر آزادی بيان عنوان میكند، در حالی كه اهانت كردن مسئلهای جداست و در هيچ كشوری توهين و اهانت جزء آزادی بيان به شمار نرفته و به نوعی نقض حقوق بشر محسوب میشود.
وی با اشاره به فيلم موهن اهانت به پيامبر اعظم(ص) گفت: اين فيلم دو ساعته به لحاظ كيفی در پايينترين حد ممكن قرار دارد و در آن شخص حضرت رسول(ص) را به بدترين شكل ممكن آماج اهانتهای خود قرار داده اند.
زارعيان با بيان اينكه بر اساس نقل قولها در حدود 5 ميليارد دلار هزينه برای ساخت اين فيلم شده است، افزود: البته اين مقدار هزينه برای ساخت اين فيلم بیكيفيت بعيد به نظر میرسد، اما دستاندركاران اين اقدام، كمكهای مردمی صهيونيستها را پشتيبان اين فيلم اعلام كردهاند.
رئيس اداره هنر و رسانه دفتر تبليغات خراسان رضوی تصريح كرد: جريان اعتراضات در مقابل اين فيلم اهانتآميز از مصر آغاز و به ديگر كشورهای اسلامی از جمله ايران كشيده شد به گونهاي كه همه مسئولان و سران كشورهای اسلامی نيز اعتراض خود را اعلام كردند.
وی با بيان اينكه چنين اهانتی تاكنون بیسابقه بوده است، ادامه داد: دين اسلام از صدر ظهور تاكنون هيچوقت با انتقاد و اظهار نظر مشكلی نداشته و هميشه پيامبر گرامی اسلام(ص) و اولياء الله با خوش رويی پاسخگوی سوالات مردم بودهاند.
زارعيان افزود: اما ساخت اين فيلم فراتر از يك فضای انتقادی و يك امر هدايت شده بود كه هدفی جز حمله به اعتقادات مسلمانان را نداشت، آن هم حمله به شخص پيامبر(ص) كه اعتقاد واحد تمام مسلمانان در سراسر دنيا است.
رئيس اداره هنر و رسانه دفتر تبليغات خراسان رضوی با بيان اينكه اين اقدامات سران سلطه به وحدت مسلمانان ختم میشود، تاكيد كرد: دشمنان با هدف سياسی، بد جلوه دادن و تخريب چهره اسلام در نظر مردمان جهان اقدام به اين عمل شنيع كردهاند اما بايد بدانند كه اعتقادات مسلمانان به قوت خود باقی است.
وی با اشاره به نقش سينما و قدرت تأثيرگذاری آن گفت: وقتی يك فيلم در دنيا تهيه و پخش میشود و اينگونه مسلمانان را تحريک میكند، نشان از قدرت سينما و فيلم در تمام عرصهها دارد.
زارعيان با بيان اينكه سينمای ايران در چند سال اخير نشان داده كه میتواند بالاترين قلههای جهانی را فتح كند، اظهار كرد: سينمای ايران توانايی توليد آثاری قوی منطبق با استانداردهای جهانی را دارد، اما اين استعداد هنوز بالقوه بوده و بالفعل نرسيده است.
وی حاشيههای سينمای ايران را مانع از توليد فيلمهای قوی دينی دانست و اظهار كرد: بيش از 30 سال از پيروزی انقلاب اسلامی ايران میگذرد اما متاسفانه توليد جدی در زمينه ساخت فيلمهای دينی صورت نگرفته است.
رئيس اداره هنر و رسانه دفتر تبليغات خراسان رضوی ادامه داد: ما در خصوص زندگی همه پيامبران قوم يهود و بنیاسرائيل فيلم ساختهايم، اما در خصوص پيامبر اعظم(ص) هيچ فيلم جدی ساخته نشده است كه در اين زمينه بايد برنامه جدی اتخاذ شود.
زارعيان افزود: در وهله اول بايد تجميع قوا در حوزه آثار سينمايي صورت گيرد و سپس با توليدات جدی در عرصه دين جلوی بسياری از هجمههای دشمن گرفته شود.
وی با اشاره به فيلم جدايی نادر از سيمين بيان كرد: اين فيلم با وجود اينكه از محتوای دينی برخوردار نبود، بازتاب گستردهای در سطح جهان داشت كه اگر از محتوايی دينی برخوردار بود، ميتوانست اثرگذاری بيشتری داشته باشد.
رئيس اداره هنر و رسانه دفتر تبليغات خراسان رضوی تأكيد كرد: در اين مقطع زمانی حساس هيچ فيلمی با محتوايی در زمينه دينی توليد نمیشود و بودجههای چند ميلياردی صرف پروژههای بیمحتوا میشود كه اين مسئله جای تامل دارد.
زارعيان با اشاره به نقش رسانهها در اين زمينه گفت: عصر، عصر رسانه است و رسانه مهمترين ابزار در دنيای كنونی به شمار ميرود زيرا اين ابزار میتواند مسائل را با سرعت به تمام دنيا مخابره كند.
وی با بيان اينكه عمده هتاكیها از طريق رسانهها صورت گرفته است، افزود: فيلم موهن و اهانت آميز ساخت سران سلطه با وجود پايين بودن كيفيت در واقع با قوت رسانه به تمام دنيا مخابره شده است.
رئيس اداره هنر و رسانه دفتر تبليغات خراسان رضوی با بيان اينكه رسانهها در بخشهای مختلف نقش اول و موثری را ايفا میكنند، تصريح كرد: رسانههای دينی به عنوان يك تكنيک با يك نظام هدفمند مناسب بايد به كمك اعتقادات ديني آمده و در مقابل هجمههای دشمن بايستند.
حضور هر مسلمان در فضای مجازی عامل انتقال سبك زندگی اسلامی است
مسعود زارعيان، مدير طلبه بلاگ، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) با اشاره به اهميت فضای مجازی اظهار كرد: اهميت فضای مجازی و روابط اجتماعی در يك سطح هستند و در واقع روابط اجتماعی فضای مجازی شبيهسازی از دنيای واقعی با يك سری مختصات است و هر كاربری با عقايد خود وارد اين فضای گسترده میشود و دنيای خود را با ديگران به اشتراك میگذارد.

وی افزود: كاربری كه اطلاعات خود را در فضای مجازی منتشر میكند، به واسطه اين اشتراكگذاری، میتواند كاربران هم شكل و هم عقايد خود را در جهان بيابد و اين نقاط مشترك موجب نزديكی ميان آنها شود. اكنون ارتباطات جهانی شده است و همچون گذشته همه موارد در دنيای واقعی تعريف نمیشود. كاربران در عصر كنونی به راحتی میتوانند با كاربرانی ارتباط داشته باشند كه فرسنگها با كشورمان فاصله دارند.
مدير طلبه بلاگ تصريح كرد: هر عمل و عكسالعملی كه از شخص صادر میشود، مبتنی بر اعتقادات درون خود است. يكی از اقداماتی كه بر ارائه سبك زندگی اسلامی در فضای مجازی میتواند تأثيرگذار باشد اين است كه بر ابزارهای رسانه و ويژگیهای فضای مجازی مسلط باشيم تا با تكيه بر تكنيك و ابزار بتوانيم درونيات خود را منتقل كنيم، زيرا هر اندازه اين هجمهها به لحاظ كمی و كيفی بيشتر بوده و از قدرت بالايی برخوردار باشد، میتواند تأثير بيشتری را در اين حوزه بگذارد.
وی بيان كرد: زمانی كه كاربری وارد فضای مجازی میشود، اگر مسلط و آشنا به امكانات اين فضا و موقعيت نباشد، نمیتواند آنچنان كه بايد و شايد تأثير بگذارد، برای مثال يك روحانی نمیتواند با حضور صرف در فضای مجازی مؤثر باشد و سبك زندگی اسلامی را ارائه كند بلكه مجموعه ای از عوامل سبب میشود تا سبك اسلامی در فضای اينترنتی منتشر و ترويج يابد.
زارعيان با اشاره به فرمايشات مقام معظم رهبری درباره فضای مجازی اظهار كرد: تعبير مقام معظم رهبری از فضای مجازی اين است كه اين فضا به اندازه انقلاب اسلامی اهميت دارد. فضای مجازی به مانند رودخانهای میماند كه آب و خروشان دارد و دائما به آن آب افزوده میشود، اگر بر اين رودخانه نقشه و برنامهريزی درستی نداشته باشيم، معلوم نيست كه آب اين رودخانه به كجا هدايت میشود اما اگر تدابيری نسبت به آن بينديشيم و آب رودخانه را به محلی برنامهريزی شده هدايت كنيم تا به يك سد بريزد، اين امر میتواند تبديل به فرصت شود در غير اين صورت اين رودخانه تبديل به تهديد خواهد شد. هميشه عدم حضور ضعف نيست، گاهی حضور غيرعالمانه هم میتواند ضعفی را ايجاد كند.
وی يادآور شد: هيچ اعتقادی به فيلم دينی و غير دينی در عرصه فيلمسازی ندارم، زيرا دين برآمده از افكار و عقايد درونی ذهن انسان است بنابراين هر فيلمسازی بر اساس عقايدش فيلم میسازد و نتيجه كارش اثر دينی است، در نهايت حضور هر فرد مسلمان در فضای مجازی همان انتقال سبك زندگی اسلامی است.
مدير طلبه بلاگ به نقش رسانهها در ارائه سبك زندگی اسلامی اشاره كرد و گفت: قطعاً رسانهها میتوانند روش ورود كاربران را به فضای مجازی تبيين كنند و در اين مسير تأثيرگذار باشند. در عرصه كنونی رسانهها جهانی هستند و كاربران بسياری را فرا گرفتهاند.
وی بيان كرد: ما زمانی میتوانيم سبك زندگی اسلامی را در فضای مجازی منعكس كنيم كه بتوانيم تأثيرات مستقيم و غيرمستقميم فضای مجازی و دنيای مدرن را بازيابی و بشناسيم و آشنايی پيدا كنيم. زمانی كه مقام معظم رهبری تعبيرشان از فضای مجازی همچون انقلاب اسلامی است، قطعاً اين فضا مدل جديدی در قرن اخير است كه خودش سبك زندگی اسلامی را به همراه دارد. رسانهها میتوانند اهميت فضای مجازی را به كاربران برسانند.
زارعيان اظهار كرد: ارائه سبك زندگی اسلامی ساز و كار عظيمی را در مراحل و سطوح مختلف میطلبد و اين اتفاق به سادگی رخ نخواهد داد. بارش فكری و تراكم ايدهها میتواند كم كم در مسير سبك زندگی اسلامی مؤثر باشد.
وی تأكيد كرد: هدايت سبك زندگی اسلامی در فضای مجازی با حضور افرادی صورت میگيرد كه در عرصه دين ثابت قدم باشند. از آنجا اكنون جهان به سمت مينی ماليستی سوق میيابد، بنابراين يك عالم دينی علاوه بر اينكه بايد بر حوزه دينی مسلط باشد بايد ابزارها را هم بشناسد.
در حاشیهی وبلاگش اینطور نوشته: «ذرهای علوم دینی و قدری هنر آموختم و اما؛ … درد پیدا نشد آخـــر کــه طبیبــی آیــــد/ عمری از چیست به دنبال دوا درمانیـم».
«مسعود زارعیان»، محصل درس خارج حوزه علمیه است و سینما را بهطور جدی دنبال میکند.
مستندِ مشاهدهگر «یک آسمان انار» اثر این هنرمند، در مرحلهی تدوین است که تا مرداد امسال آمادهی پخش از شبکهی «شما» خواهد شد. نسخهی ۵۲دقیقهای آن هم احتمالا توزیع و در جشنوارههای مختلف شرکت داده میشود.
متن پیش رو حاصل گفتگوی کوتاه ما با این هنرمند است.
چرا موضوع حجاب را برای ساخت مستند انتخاب کردید؟
حجاب از مباحث حساس و «لبهی تیغ» محسوب میشود و نزدیک شدن به آن سخت است. ائمهی جماعات، مسئولان و کارشناسان، از وضعیت موجود حجاب ابراز ناراحتی میکنند و معتقدند ما از ارزشها فاصله گرفتهایم. البته مقولهی حجاب به خیلی قبلتر برمیگردد. رضاخان و انگلیس تلاش بسیار کردند تا حجاب را نابود کنند.
یعنی مبحث حجاب اهمیت تاریخی دارد؟
حجاب بهعنوان یک شاخصهی فرهنگی که از زمان مادها مطرح بوده، بعد از ظهور اسلام با یک مقولهی شرعی گره میخورد و اهمیت مضاعف پیدا میکند؛ یعنی عفت و حیای زنان ایرانی صرفا به اسلام برنمیگردد؛ از قبل هم بوده. وقتی [انگلیس به کمک رضاخان] موفق نمیشود، نقشه را عوض میکند. از مدارس شروع میکند. مدارس آمریکایی و مسیحی را تأسیس میکند، تا بتواند این سد را بشکند.
چرا دختران مقطع دبیرستان را انتخاب کردید؟
آنها از دبیرستانها شروع کردند. رضاخان وقتی نتوانست حجاب را از سر زنان ایرانی بردارد، تفکراتی را در مدارس و بهخصوص دبیرستانهای دخترانه رواج میدهد که رو به اباحهگری میرود؛ چون بین فضای راهنمایی (که کاملا تحت اشراف خانواده است) و فضای دانشگاه (که فرد آزادی خاطر و عمل دارد) است. دبیرستان یک فضای خلأ است که اگر بتوانیم در این خلأ، افراد را خوب توجیه کنیم، میتوانند با عقیدهی محکم وارد دانشگاه و اجتماع شوند و از حجاب خود دفاع و حتی آن را تبلیغ و ترویج کنند.
با تحقیقی که انجام دادم، فهمیدم مقطع دبیرستان میتواند در آیندهی حجاب زنان و دختران ایرانی مقطع تأثیرگذار و مهمی باشد. به همین دلیل، سه دختر دبیرستانی را بهعنوان نمونهی آماری انتخاب کردم تا به شخصیت و زندگیشان نزدیک شوم و ذهنیت آنها را بررسی کنم و ببینم حجاب در کجای ذهن آنها قرار دارد.
ملاک انتخاب این دختران چه بود؟
این دختران افرادی عادی هستند. مخصوصا میخواستم ویژه نباشند که مخاطب بتواند با آنها ارتباط برقرار کند.
چرا در این مستند به شخصیت و زندگی این سه دختر میپردازید؟
وقتی با افرادی مواجه میشویم که به ارزشهای دینی پایبند نیستند (مثلا حجاب را رعایت نمیکنند) نباید سریع مُچشان را بگیریم و از طریق گشت ارشاد با ایشان برخورد کنیم. باید بررسی کنیم ببینیم دردشان چیست. شاید دچار فقر فکری یا فرهنگی هستند. شاید شرایط خانوادگی یا اجتماعیشان اجازه نمیدهد [پوشش کاملی داشته باشند].
من هم در این مستند با همین دغدغه به این سه نفر نزدیک شدم و وضعیت آنها را در مدرسه، اجتماع و خانواده بررسی کردم تا نشان بدهم اتمسفر محیط در اینکه کسی حجاب را انتخاب کند یا بیحجابی را، مؤثر است.
منظورتان از «اتمسفر محیط» چیست؟
جامعه، مدرسه، مدیران مدرسه، خانوادهها و… . مثلا یکی از مدیران افتخار میکند که: “تا چند کیلومتری مدرسهی من پسری وجود ندارد.”! یعنی این نقص و مسئلهی فرهنگی را با حذف فیزیکی میخواهند حل کنند! که اتفاقا در همین مستند جلوی دوربین ما پسرانی میآیند و اتفاقاتی میافتد…
میگوییم «جوانان ما پاکاند»! بله؛ پاکاند! اما باید توجیه شوند. در این زمان، جوان با هجوم ابزارهای رسانهای مثل اینترنت، ماهواره، موبایل و… مواجه است، اما ما در این سمت ضعیف عمل کردهایم و به کسی که مورد هجوم این ابزارها و اطلاعات قرار گرفته، هیچ سپری ندادهایم تا از داشتههایش دفاع کند.
هدفتان از ساختن این مستند چه بود؟
هدف این است که مخاطب نسبت به اطلاعات قبلیاش تجدیدنظر کند. در این مستند میخواهم فقط زخم را نشان بدهم. قصد مداوا ندارم. حتی قضاوت نمیکنم، تا همه مخاطب من باشند. نمیخواستم با نشان دادن رأی خودم، طیفی از مخاطبان را از دست بدهم. میخواستم این زخم را نشان بدهم. باید بفهمیم برای این مقطع سنی کاری نکردیم و این بچهها دچار خلأهای جدی هستند.
خواستم در این مستند، وضعیت موجود را نشان بدهم و بگویم “کاری کنید. دارد دیر میشود.” قطعا کارهایی شده، ولی فعالیتها بهصورت جزیرهای و بدون الهام هستند. چرا اینها تحت یک حمایت کلان و در یک نظام هماهنگ قرار نمیگیرند؟
تا الان چه بازخوردهایی در رابطه با این مستند دریافت کردهاید؟
خیلی از فیلمسازها و کارشناسان این حوزه با من همراه شدند. همه معتقدند که رسانه، مخصوصا تصویر، میتواند تأثیرگذار باشد. اینکه هالیوود سالانه میلیارددلاری هزینه میکند، برای این است که میداند رغبت به «دیدن» بیشتر است. البته در هالیوود علاوه بر بحث فرهنگی، بحث تجاری هم مطرح است.
از وقتی حرف این مستند را زدم، تعداد زیادی کامنت و تقاضا آمد که میخواستند تیزر، عکس و قسمتهایی از مستند را ببینند. این نشان میدهد که علاقه و توجه به این موضوع وجود دارد.
فکر میکنید چقدر این کارها تأثیر داشته باشد؟
مشکل این است که تا بحث کار فرهنگی میشود، یکدفعه میخواهیم همهی خلأها را پر کنیم؛ همهی کمبودها را جبران کنیم. میخواهیم زود نتیجه بگیریم. تأثیرها در استمرار و تداوم کارها پیدا میشوند.
دختران همین فیلم، در انتهای پروژه تغییر محسوسی داشتند؟
وقتی راوی فیلم به سپیده [یکی از دخترهای این مستند] میگوید: “در این مدتی که با ما بودی، نظرت عوض شده؟”، سپیده میگوید: “فهمیدم که اگر چادر سر کنم، از مدرسه تا خانه کسی مزاحمم نمیشود.” و وقتی دوستش میپرسد: “یعنی تا حالا نمیدانستی؟” جواب میدهد: “نه! تا حالا اینطوری نمیدانستم!”. (چون در مستند جایی پیش میآید که سپیده خودش از پسرها سؤال میکند.)
میتوانیم انتظار چنین تغییری را در مخاطبان نیز داشته باشیم؟
قطعا نمیخواهم افرادی که حجاب مناسبی ندارند، بعد از دیدن این مستند دنبال چادر بگردند که چادری شوند. مطمئنا آن تغییر زودگذر خواهد بود. کسی که داغ شود، زود سرد میشود، اما اگر پخته شود، هیچوقت خام نمیشود.
میگویند «زندگی و اعمال پدر و مادر، حتی قبل از تولد فرزند روی زندگی او اثر میگذارد.»؛ یعنی تربیت فرزند از قبل تولدش شروع میشود. چطور میتوانیم یک جوان ۲۰ساله را که خودش باید الان پدر یا مادر شود، تغییر بدهیم؟
یک نهال تازهی یاس را میتوانیم بگذاریم روی دیوار رشد کند یا بهسمت پنجره بچرخانیم؛ چون هنوز شاخههایش نرم و انعطافپذیر است، اما وقتی زمان میگذرد، شاخهاش محکم میشود. آنوقت اگر بخواهیم جابهجایش کنیم، باید بشکنیماش.
به همین دلیل، مقطع دبیرستان را انتخاب کردم، چون سنی است که هنوز بچهها محکم نشدهاند. البته در همین مستند دختری هست که به حجاب اعتقاد دارد، اما پدرش اجازه نمیدهد پوشش موردعلاقهاش را داشته باشد.
البته ما هم امروز شخصیت دختران جامعهمان را میشکنیم. دختری که گشت ارشاد او را میگیرد، تا امروز با حجاب مشکل داشت، از امروز با نظام و دین و آیین و همهچیز مشکل پیدا میکند!
برای تولید این مستند چقدر کار پژوهشی انجام دادید؟ از چه کارشناسهایی بهره بردید؟
مقولهی حجاب را از نظر تاریخی، شرعی (فقهی) و روانشناسی بررسی کردم. نظر علما و مراجع، کارشناسان، جامعهشناسان، سیاستمداران و اهالی فرهنگ را هم مطالعه کردم، اما اگر کارشناس وارد این فیلم میشد، غرض، هدف و رویکرد آشکار میشد و جنبهی نصیحتگونه و کلیشهای پیدا میکرد؛ درحالیکه نمیخواستم با قضاوت جلو بروم یا حتی زیرپوستی بگویم که «حجاب خوب است»! خود فیلم به این سمت میرود.
چه مشکلاتی برای تولید این مستند داشتید؟
حمایت معنوی کم بود. مسئولان مدارس مانع نزدیک شدن ما به دختران میشدند؛ که البته من از این ممانعت و حالت «قرنطینه» استفادهی نمادین کردم برای اینکه نشان دهم همیشه این گروه سنی را دور نگه داشتهایم، بدون اینکه به آنها خوراک [فکری] بدهیم یا برنامهای برایشان بریزیم. با وجود کلی نامهنگاری و طی مراحل قانونی، پیش میآمد که برای ورود به مدرسه ساعتها معطل میشدیم!
فکر نمیکنید بهخاطر پرداختن به این بحث، در عرصهی هنر مهجور شوید؟
بیشتر کارگردانانی که درمورد این کار با ایشان صحبت کردم، میگفتند: “این کار را نکن. اگر کردی، منتظر عواقبش هم باش.” خیلیهایشان میگفتند: “چون حجاب یک امر حکومتی است و اختیار در آن راه ندارد، نمیتوان درموردش صحبت کرد.” اما من حرفم را میزنم. میدانم خیلی هم برایم هزینه دارد. من یک هنرمند مستندساز هستم. نمیتوانم مماشات کنم. اگر سکوت کنیم، هرگز پیشرو نخواهیم بود.
چرا فضای غیرکلیشهای مستند «یک آسمان انار» را کمتر در آثار هنرمندان مذهبی میبینیم؟
متأسفانه عموما نگاهها به ابزارهای تبلیغاتی، نگاه روشنی نیست. خیلی وقتها ما متدینها دچار اشتباه یا عجله میشویم. میخواهیم در این فرصتی که بهدست آوردهایم، سریع یک کاری بکنیم. میگوییم “ما باید آرمانهای امام و رهبر و انقلاب را محقق کنیم.”! یک «یا حسین» بزرگ میچسبانیم به کارها! جو زده میشویم. به همین دلیل کارهای ظاهرا متعهد و دینمدار، گاهی کارهایی سطحی و کمعمق میشوند؛ درحالیکه باید تأثیرگذار باشند.
نقطهضعف اینگونه آثار در جذب مخاطب چیست؟
ما سریع دامنهی مخاطبانمان را مشخص میکنیم؛ مثلا افرادی که زمینهی مذهبی دارند، میشوند مخاطب ما. آن جوانی که به سینما یا یک حوزهی هنری خاص علاقه دارد و شاید هیچوقت با او مواجه نشویم، هرگز مخاطب ما نمیشود. گاهی هم میرویم روی اعصاب یک عده! مثلا در یک کار فرهنگی، تا جای ممکن افرادی را که موهایشان را سیخسیخی درست میکنند، تخریب میکنیم.
چرا هنرمندان مذهبی کمتر به چنین مخاطبهایی نزدیک میشوند؟
تا میخواهیم کمی به مخاطبی که همیشه از ما دور است نزدیک شویم، سریع به ما برچسب میزنند باید یک کیف مدرک داشته باشیم که خودمان، مطالعات و کارهایمان را اثبات کنیم.
واقعا فضای گفتمان ما آنقدر که میگویند، فضای آزادی نیست! عدهای که نفوذ، لابی یا برگ برندهای دارند، میتوانند حرفشان را بزنند. بقیه زود انگ میخورند. باز هم خدا را شکر میکنیم تدابیری که رهبری دارند، فضا را کمی باز میکند تا بتوانیم حرفمان را بزنیم.
چطور میتوانیم به این طیف از مخاطبان نزدیک شویم؟
ما بعد از انقلاب سه فرصت خیلی بزرگ داشتیم: آموزش و پرورش، صداوسیما و حوزههای علمیه. اما فضای حاضر نشان میدهد از این ظرفیتها به قدر کافی کمک نگرفتهایم و خیلی از فرصتها را از دست دادهایم.
من فکر میکنم با این میزان حمایت به هیچجا نمیرسیم. همین اواخر من چند تا تئاتر دیدم، که بیشترشان جنسی و بسیار صریح بود (نه در لفافه)! یعنی ذائقهها اینطور شده. به این امید که راهی باز کنم تا حرف از خدا و دین و آرمانها بزنم، وارد این فضا میشوم. تئاتر را تعمیم بدهید به فعالیتهایی مثل نقد فیلم، برگزاری جشنواره، چاپ کتاب و… . باید پشتیبانی صورت بگیرد.
این پشتیبانی چگونه باید باشد؟
به نظرم باید حداقل به کسانی که برادریشان را ثابت کردهاند، فضای بیشتری داده شود تا عواقب صحبتهایی که میکنند، کمتر شود. کسی که قرار است بهعنوان دیدهبان فرهنگی تأثیرگذار باشد و زودتر از دیگران درد را بفهمد، باید گاهی عادتشکنی کند؛ باید خلاف جریان آب حرکت کند.
این افراد که جان و حیثیت و آبرویشان را کف دست میگیرند، مثل تخریبچی به دل دشمن زدهاند. هر لحظه ممکن است از بین بروند. اگر نیروهای خودی با بیسیم هدایتشان نکنند، وسط میدان مین میمانند! نه راهِ پس دارند، نه راهِ پیش. نه باید به دشمن پناه ببرند، نه میتوانند برگردند. باید کشته شوند!

داوری ۴۶۱۷ اثر رسیده از ۴۸۶ شرکتکننده در چهارمین سوگواره عکس لحظههای عاشورایی توسط هیات داوران متشکل از: اسماعیل عباسی، سید عباس میرهاشمی، کریم ملک مدنی، کیارنگ علایی و سید مجتبی خاتمی در مشهد و همزمان با ولادت امام حسین (ع) انجام شد و هیات داوران پس از بازبینی عکسها در نشستی سیزده ساعته، مجموعا ۶۲ اثر از ۴۸ عکاس را برای حضور در نمایشگاه برگزیدند.
مسعود
زارعیان دبیر چهارمین سوگواره فیلم و عکس لحظههای عاشورایی با بیان اینکه
رسالت سوگواره لحظههای عاشورایی جریان سازی در دو ساحت نظری و عملی در
گونه عکاسی عاشورایی است، اسامی عکاسان راه یافته به نمایشگاه در بخش اصلی و
جنبی را به شرح زیر اعلام کرد.
بخش اصلی:
فرهاد بابایی از بابل با
دو اثر، محمد رضا معصومی با دو اثر، غلامحسین زارع از ارسنجان، رضا قاسمی
از اصفهان، فاخته جلایرنژاد از اراک، احمد تاجی از شهرکرد، عطا رنجبر
زیدانلو از قوچان، سید علی حسینی فر از سبزوار، علیرضا نعمت الهی از شیراز،
مهدی هنرجویان از شیراز، رضا نجفلو از زنجان، سید علی حسینیان نسب از مشهد
با دو اثر، محمد امین نادی از یزد، مریم فطورچیان از رشت با دو اثر، صابر
قاضی از تبریز با سه اثر، بهنام ذاکری از میناب، حامد ملکی از کرج، احمد
کریمی از یزد، یوسف اکبری پابندی از تبریز با دو اثر، روح الله طامهری از
یزد، حمیدرضا هلالی از نیشابور، سید حسن کشفی از استهبان، صادق صنعتی آسیک
از مشهد، محمدسجاد دهقانی از یزد، بهناز زحمتکش از یزد، علی سراج همدانی از
اهواز، محسن خیرخواه از یزد، جعفر بزازپور از ارومیه، حسین بهارلو از
اصفهان، محمود صادقی از بوشهر، ابراهیم مطاعی از قوچان، هادی قیدی از
تهران، اسحاق آقایی از یاسوج، نوید عزیزی از ارومیه، جلال شمس آذران از
تبریز با دو اثر، مسعود رضایی از اهواز، حسن جوری از رشت، امین جعفریپور
از قزوین، امان عسکری زاد ماسوله از رشت با دو اثر، امید سریری از مشهد با دو اثر،
مهدی جعفری از یزد، بیژن گشتیزاده از آبادان، حمید سبحانی از مشهد، محسن
اسماعیلزاده از مشهد با دو اثر و سعید گلی از مشهد.
بخش جنبی:
محمد امین نادی از یزد، زینب عربی از بوشهر با سه اثر، محمد علیپور شهیر از تبریز و قاسم شیشهگری از تهران.
نمایشگاه عکس چهارمین سوگواره لحظه های عاشورایی
بعدالتحریر؛
بازتاب نشست خبری با حضور داوران/ خبرگزاری ایرنا
بهره گیری از ظرفیت رسانه و هنر در حوزه تبلیغ دین مغفول واقع شده است/ خبرگزاری مهر
روحانیون دیده بانان فرهنگی جامعه/ خبرگزاری رسا
نمایشگاه عکس لحظه های عاشورایی در سایت عکاسی برگزار می شود/ خبرگزاری فارس
زیباشناسی از معیارهای داوری بخش عکس سوگواره/ شبستان
نمایشگاه عکس چهارمین سوگواره از 10 تیر در سایت عکاسی/ روزنامه شهرآرا
خبرگزاری رسا (شریعتی) ـ مستند«یک آسمان انار» با محوریت حجاب به همت یکی از مبلغان هنرمند دفتر تبلیغات مشهد در حال تولید است.
مسعود زارعیان، نویسنده و کارگردان مستند «یک آسمان انار»، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد از پایان تصویربرداری این مستند خبر داد و گفت: این برنامه که به سفارش صداوسیمای خراسان رضوی تهیه شده هم اکنون در مرحله تدوین است.
رئیس اداره هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی با اشاره به پرداخت نوآورانه به موضوع در این مستند اظهار داشت: تلاش شده است ذائقه نسل امروز و مقطع حساس دختران دبیرستانی به دور از هرگونه پرده پوشی، سطحی نگری و شعارزدگی بررسی شود.
بدحجابی باید با نگاه پدیدارشناسانه مورد توجه قرار گیرد
زارعیان با تأکید براین که برخلاف برخی تصورات موجود، بدحجابی ریشه در پیش از انقلاب دارد، ادامه داد: با اینکه حجاب یک اصل ثابت شرعی در اسلام است پس از گذشت سه دهه از انقلاب اسلامی هنوز ساماندهی مناسبی ندارد. بدحجابی باید با نگاه پدیدارشناسانه و به عنوان نتیجه یک فرآیند که اسباب و جوانب مختلف دارد، مورد توجه قرار گیرد.
رواج بدحجابی با هدف استثمار مسلمانان صورت می گیرد
رئیس اداره هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی، رواج بدحجابی را ناشی از اغراض سیاسی دانست و تصریح کرد: استعمار انگلیس از یک قرن پیش همواره کوشیده است فرهنگ ایرانیان خصوصا زنان را تغییر داده و ظواهر دینی و اعتقادی را از جامعه بزداید تا زمینه استثمار ما را فراهم کند؛ اما پس از آن که از برخوردهای خشن حکومتی دوره رضاشاه به نتیجه نرسید، تهاجمی نرم و تدریجی را برنامه ریزی کرد که در آن مراکز آموزش وپرورش و به ویژه دبیرستان ها هدف قرار گرفتند و البته این اقدام با واکنش شدید جامعه و روحانیت مواجه شد.
وی با بیان این که امروز قبح بی حجابی به
عنوان یک منکر در جامعه ریخته است، ابراز داشت: پس از انقلاب نتوانستیم آنگونه که
باید از سه فرصت کلان آموزش و پرورش، صداوسیما و روحانیت بهره نگرفتهایم.
چرا مقطع دبیرستان؟
زارعیان در توضیح چرایی انتخاب مقطع سنی دبیرستان، خاطرنشان کرد: این مقطع سنی برخلاف توجه خاصی که دشمن بدان دارد، از سوی خود ما مهجور مانده و از جهات مختلف کالبدشکافی نشده است، در هنجارها و ناهنجاری های جامعه هویتی برای آن قائل نیستیم در حالی که نوجوان هر تصمیمی در این دوران بگیرد غالبا همان را در دانشگاه و مراحل بعد ادامه می دهد.
کارگردان مستند یک آسمان انار ادامه داد: از سوی دیگر، معلمان و والدین این سطح از جامعه مستأصل هستند و گاه خود آگاهی لازم را ندارند، شیوه های گفتوگو، تعامل و تبلیغ روز به روز در حال تغییر است حال آن که دستگاه های تأثیرگذاری همچون صدا و سیما، آموزش و پرورش و روحانیت هنوز خود را با این تحولات و متناسب با نیاز جوان و نوجوان همراه نکرده اند.
وی گفت: باید ببینیم چقدر به این نسل بها و یا
آموزش داده ایم که انتظار خروجی داریم، آنان را در قرنطینه نگه داشته و نهایت کاری
که برایشان کرده ایم این است که درب ورودی مدرسه را به شدت کنترل کرده و افتخار می
کنیم که تا شعاع چند کیلومتری مدرسه هایمان پسری وجود ندارد. اضافه بر این، خودروی
نیروی انتظامی و گشت ارشاد در اطراف مدارس مستقر کرده ایم، به هر روی این مقطع سنی
که بافت مهمی از جامعه را تشکیل می دهد و نوع پوشش آینده زنان ایرانی را رقم می
زند، بسیار تاثیرپذیر و در عین حال تاثیرگذار است.
زارعیان
با تأکید بر این که بهترین مستند، کاری است که در آن پرداخت خلاقانه به امر واقع
شده باشد، افزود: در این مستند، زخم ها به صورت بی پرده به تصویر کشیده شده است تا
مسوولان و تصمیم گیران عرصه دین و فرهنگ جوانب مختلف مسأله را به خوبی سنجیده و
راهکارهای ریشه ای تر ارائه دهند.
وی گفت: در این مستند که با نام فعلی «یک
آسمان انار» تصویربرداری آن به پایان رسیده است، وارد زندگی سه دختر دبیرستانی( یک
نفر چادری و دو نفر دیگر مانتویی) می شویم و حالات و روحیات آنان را در خانواده و
اجتماع مورد بررسی قرار می دهیم تا ببینیم حجاب در کجای ذهن و زندگی آنان قرار
دارد. به همین دلیل شاید مخاطب تا اواسط فیلم متوجه موضوع نشود و تماشاگر واقعیت
محض و اتفاقات در لحظه باشد.
این
مبلغ هنرمند ادامه داد: مهشید شریفی راوی این مستند بوده و سپیده موسوی، مهدیه
گلشاهیان و فروزان بهارستانی سوژه های اصلی فیلم هستند.
وی با اشاره به شش ماه تحقیق و نگارش متن فیلمنامه، اظهار داشت: پرویز شیخ طادی، مجتبی راعی، سیدرضا میرکریمی، دکتر کرمی، خانم نیلچی زاده، دکتر بنیانیان، حجت الاسلام نظافت و شفیعی سروستانی به ترتیب اساتید مشاور این برنامه در زمینه فیلم سازی و محتوا بوده اند.
زارعیان در پایان اعلام آمادگی کرد در صورت
حمایت مناسب، انیمشینی نیز در همین زمینه تولید شود.
گفتنی
است، مستند «یک آسمان انار» که پرداختی منحصربه فرد به مقوله حجاب دارد، با هزینه
ای بیش از صد میلیون ریال در سه قسمت سی دقیقه ای برای مخاطب بالای 14 سال تولید
شده و محمدحسن صفایی، مدیر تصویربرداری، محمد حسین زینلی تربتی، مشاور کارگردان،
ملیحه کوروش زاده، دستیار و برنامه ریز، ابراهیم الهیاری، مدیر تولید، مهرداد
سنایی و حامد تهرانی، دستیاران تصویربردار، مسعود برزین، دستیار تولید، مسعود
زارعیان، تهیه کننده و کارگردان این مجموعه هستند.