سیاسفید

رازهاي جواني

چند روزي است مطالبم دسته بندي شده در چهار بخش؛ صبحانه، مستندسازي، تحليل داغ و مطلب دزدي.
خب براي صبحانه امروز يك تصوير تامل برانگيز در نظر گرفتم، كه البته اميدوارم چاي تان سرد نشود!

شيخ بهائي مي گويد:
عهد جواني گذشت در غم بود و نبود
نوبت پيري رسيد صد غم ديگر فزود


اين چند جمله هم تقديم هم سن و سالان خودم؛
1. جواني، صندوق دربسته اي است كه فقط پيران مي دانند درون آن چيست.
2. جواني موج مي زند و اقيانوس زندگاني به جوش مي آيد. اي جوانان! برخيزيد و بكوشيد، پيش از آنكه روح شما تاريك شود.
3. قدر جواني را بدانيد كه تا چشم بر هم بزنيد، به پيري رسيده ايد.
4. جواني، آفتابي است كه با غروب خود، جز حسرت و افسوس، چيزي باقي نمي گذارد.
5. جواني، درياي موّاجي است كه گذشتن از آن، همت و قدرت مي خواهد.
6. جواني، دوران سازندگي است؛ هم سازندگي جسماني، هم سازندگي روحاني.
7. همه جواني را مي گذرانند، ولي اينكه چگونه مي گذرانند مهم است.
8. كسي كه در جواني چيزهايي مي خرد كه لازم ندارد، در پيري ناچار مي شود چيزهايي را كه لازم دارد، بفروشد.
9. جواني، شورترين، شيرين ترين، تلخ ترين و ترش ترين دوران زندگي هر كس است.
10. جواني، بهار زندگي است و پيري، زمستان زندگي؛ پاييز و تابستاني در كار نيست.
11. جواني، دوره اي است كه جوان در عين نيازمندي به همه، خود را از همه بي نياز مي داند.
12. بهترين كارها اين است كه در جواني دانش اندوزي و در پيري به كار بندي.
13. بسياري از مردم، سعادت و شوكت روزگار پيري خود را به دشواري هاي روزگار جواني مديونند.
14. با زر خيلي كارها مي توان انجام داد، ولي جواني را نمي توان خريد.
15. بدبختي و خوش بختي در روزگار پيري، عصاره اعمال جواني است.
16. جوانان، پند رايگان پيران را نمي پذيرند، ولي بعدها از روزگار، پندهاي گران گيرند.
17. تنها در روزگار جواني است كه آدمي بنياد اخلاق و عادت هاي خود را استوار مي سازد و هيچ ساعت از آن خالي از فرصت نيست، ولي يك دقيقه آن هم، وقتي رفت، برنمي گردد.
18. جواني، فرصتي است از كتاب ترجمه حال انسان، كه مهم ترين قسمت آن را نشان مي دهد.
19. من از استعداد جواناني كه پيكرشان به زيور حكمت پيران آراسته شده و پيراني كه نشاط جوانان را دارند، درشگفتم. كساني كه بتوانند در همه حال نشاط خود را حفظ كنند، پيري با آنها چه كار دارد؟
20. وقتي جوان بودم، متوجه شدم از ده عملي كه انجام مي دهم، نه مورد آن معيوب است. من نمي خواستم آدم معيوبي باشم؛ پس ده مرتبه بيشتر كار مي كردم.
21. خِرد، رهبر من است و روزگار، ادب كننده من. اين هر دو آن چنان تيرگي را از من زدودند كه به روزگار جواني، پيري جهان ديده شدم.
22. در جواني محتاط و دورانديش بود؛ وقتي پا به سن گذاشت عشق را آموخت. اين نتيجه طبيعي آغازي غير طبيعي است.
23. از حكيمي پرسيدند: راز نيرومندي و جوان ماندن تو چيست؟ پاسخ داد: راز جواني من در اين است كه هر روز مطلب تازه اي ياد مي گيرم.
24. در جواني ما به سوي مشكلات مي شتابيم و در پيري مشكلات به سوي ما مي آيند.
25. جواني ستاره اي است كه فقط يك بار در آسمان عمر طلوع مي كند.
26. جواني، سليقه و ذوق خود را با گرمي خويش عوض مي كند؛ پيري آن را با عادت نگاه مي دارد.
27. اگر نسل جوان نمي داند كه به كجا مي رود، نشانه اين است كه با پدران خود فرقي نكرده است.
28. بهترين جوانان شما جواني است كه در جامه پيران باشد و بدترين پيران شما پيري است كه در جامه جوانان درآيد.
29. گناهان روزگار جواني را در سيماي پيري مي توان خواند.
30. استعداد، چيزي است كه در جواني پيدا مي شود. اگر آن را تربيت كرديد و درصدد تقويت آن برآمديد، مانند بذري كه در خاك خوب كاشته شده باشد، محصول خواهد داد و اگر آن را به حال خود گذاشتيد و تربيت نكرديد، مانند تخمي كه در زمين شوره زار افتاده باشد، از بين مي رود و محصول نمي دهد.
31. براي ياد گرفتن آنچه مي خواستم بدانم، احتياج به پيري داشتم؛ اكنون براي اجراي خوب آنچه مي دانم، به جواني نيازمندم.
32. جواناني كه در بهار زندگي هستيد، قدر و ارزش اين گران مايه گوهر جواني را بدانيد و بهار عمر را در بهار طبيعت نيكو بگذرانيد.


برچسب‌ها: رازهاي جوان ماندن, پير نشويم, فيلم جايي براي پيرمردها نيست, چطور جوان شويم
+ نوشته شده در  چهارشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۲ساعت   توسط مسعود زارعیان  |