سیاسفید

جشنواره مردمی فیلم عمار

در شرایطی که این روزها سوگواره فیلم و عکس لحظه های عاشورایی به دلیل بی توجهی و عدم تدبیر مسئولین به تعلیق افتاده و حال خوبی ندارم اما با توجه به بحث های مطرح شده در برنامه دیشب هفت و برخی سوالات مجری درباره جشنواره عمار لازم دانستم چند نکته ای راجع به این جشنواره که گام سوم خود را برداشته، بنویسم؛

جشنواره مردمی فیلم عمار

توانسته طیفی از بچه های حزب اللهی و انقلابی را دور هم جمع کند (البته نه همه شان را) که علاقه مند به سینما هستند.

توانسته برای کسانی که یا سینما نمی روند و یا توان سینما رفتن را ندارند و یا اصلا در سینمای ایران در نظر گرفته نشده اند را مخاطب خود قرار دهد و این مخاطبان همان مردمند.

توانسته برخی از مستندسازان (چون جشنواره هنوز در عرصه فیلم داستانی ادعایی ندارد) که آثارشان معمولا در جشنواره های دیگر کشور جایی ندارند و معمولا دیده نمی شده را بها دهد و فرصت اکرانش را فراهم نماید.

توانسته محملی باشد برای بیان برخی دغدغه های روز بچه انقلابی ها که بارها خواسته اند جایی فریاد بزنند اما تریبون و یا رسانه اش را نداشته اند.

توانسته بارقه ی امید و افقی روشن ایجاد کند (هرچند کم بضاعت) برای باز شدن عقده های در گلو مانده خیل نوجوان هایی که الان جوان شده اند و جوان هایی که قدری موی سفید در محاسن و موهایشان دیده می شود و شاید انقلاب را ندیده اند و جنگ را لمس نکرده اند اما برای لحظه لحظه خاطراتش اشک می ریزند.

توانسته به اثبات برساند که می توان اقشار آسیب دیده، روستاییان و مردمی که فقط از آنها برای لطمه زدن به چهره جمهوری اسلامی و جایزه گرفتن از جشنواره های غربی به عنوان سوژه استفاده می شده اند را مخاطب خود قرار دهد.

تواسته با کمترین هزینه و به دور از ریخت و پاش های رایج جشنواره ها، عوض جار و جنجال های بی فایده، فطرت و عقیده هنرمند را درگیر کند تا برای ادامه آرمانخواهی اش پا در این عرصه بگذارد، فیلم بسازد و جشنواره را جان تازه ای ببخشد.

توانسته فضای نقد درون گفتمانی مبتنی بر ارزش های انقلاب را در عرصه رسانه تصویری فراهم کند و شروعی باشد بر پایان غفلت های رایج در مقطع حساس دهه چهارم انقلاب و همچنین بستری مناسب برای رسیدگی به مطالبات مردم و به عبارت بهتر صاحبان انقلاب.

جشنواره مردمی فیلم عمار

می تواند آرمان امام در زمینه هنر، هنرمند و سینما را تحقق بخشد که همان ظلم ستیزی، عدالت و اصلاح سینما است.

می تواند به منویات حضرت رهبری در عرصه سینما و رسانه جامه عمل بپوشاند و حتی روحانیت را به سینما نزدیک کند.

می تواند کسانی که دلشان برای انقلاب می سوزد به دلیل نارضایتی از ناکارامدی برخی مسئولین دلخورند و همین دلخوری موجب شده به موضوعاتی غیر از انقلاب در آثارشان بپردازند را درگیر کار کند و به آنها فرصت دهد.

می تواند به استانداردهای سینمای مستند و داستانی نزدیک شده، بیاموزد و بیاموزاند و سطح آثار  را بالا برده تا تاثیر خود را وسعت بخشد.

می تواند با سیاست درست و بدون فاصله گرفتن از رویکردهای انقلابی خود کاری کند تا با عنایت به کلام رهبری مبنی بر جذب حداکثری و دفع حداقلی دیگران را هم وارد بازی خود کند و نتایج خوبی را از این موقعیت برای خود برداشت کند.

می تواند فضای سینمای کشور را تحت تاثیر خود قرار دهد و الگوی مناسبی باشد جشنواره ها  با هدف جریان سازی بر اساس خواسته های دین، مردم و انقلاب در روزگاری که عموم مسئولین ما درگیر تصاحب پستها، درگیری های بی نتیجه، دعوا بر سر اکران ها، قهر و آشتی و استعفاهای معنادار هستند و جشنواره هایشان چیزی جز بیلان کاری و تبلیغات نیست.

جشنواره مردمی فیلم عمار

باید زودتر از اینها ایده اش شکل می گرفت و شروع به کار میکرد و گویا کمی دیر به صحنه آمده است که اگر چه بازهم جای امید و خوشحالی است.

باید نفی کامل سینمای ایران را کنار گذاشته و آن را با خود همراه کند چرا که بالاخره سینمای ایران حتما ظرفیت هایی دارد و نشان داده می تواند از انقلاب و ارزش ها بگوید اما نگفته و دچار کم کاری و غفلت شده است. پس باید با نقد صحیح و دلسوزانه ترمیمش کرد و به خدمت انقلاب گرفت.

باید جذب سرمایه و اعتبار داشته باشد برای سفارش و نگارش فیلمنامه، خلق داستان و درام پرکشش تا از این مسیر کارگردان های خوش نام را برای تولید آثار فاخر برانگیزاند.

باید با اعتماد سازی و استفاده از عموم نیروهای انقلابی که تا به امروز در هنر سینما و ادبیات ریش سفید کرده اند برای اعتلای این نوع سینما بهره بگیرد.

باید عقبه فکری و علمی خود را تقویت کند و با حضور نظریه پردازان زیرساخت های این نوع سینما را فراهم سازد. سینمایی که قاطبه مردم آن را هدایت و مدیریت می کنند و از ظاهرسازی و ریا به دور است و حقیقت انقلاب و ارزش های دینی را به تصویر میکشد. سینمایی که خلاء های بسیار سینمای صرفا هنری را پر می کند و رویکردها در سینمای ایران تصحیح می کند. سینمایی که منکر شعار سینما برای سینما و هنر  برای هنر است و آن را در خدمت درد مردم و انقلاب قرار می دهد.

در پایان و در جواب مجری برنامه هفت که پرسید مگر فیلمسازان ما در آثارشان حرفی غیر از ایران گفته اند؟! باید بگویم: متاسفانه فیلمسازان ما (اکثرشان) از ابتدای انقلاب تاکنون ایران خود را تفسیر کرده اند و نه به جمهوریتش پایبند بوده اند و نه اسلامی بودنش. گویا ایران زائیده ذهن خود را بارها و بارها به تصویر کشیده اند و همواره از مردم دور بوده اند. شاید شاهد حرفم همین عدم اطمینان مردم به سینما و سرد و خالی بودن گیشه هایش است.

آیا سینمایی که امام گفت همین بود؟ آیا سینمایی که مردم می خواهند همین است؟ البته هربار که صحبت از این مسائل و مصائب سینما می شود خیلی سریع جوابم را در می یابم و آن اینکه اگر از همه ی اعتقادات و داشته های دینی ات نگذری اصلا جایی در سینما نمی یابی و گویا ذات سینما همین است. امیدوارم خیلی زود استعدادهای جوان و فیلمسازان خوش قریحه و خوش ذوقی که تا به حال فرصت خلق اثر نیافته اند وارد این عرصه شوند و خلاف این ادعای بالا را ثابت کنند همان گونه که سید شهیدان اهل قلم وجدان کرد و به ما فهماند.

والسلام علی من اتبع الهدی


برچسب‌ها: جشنواره مردمی فیلم عمار, سینمای ایران, انقلاب اسلامی, سینمای آرمانی
+ نوشته شده در  شنبه ۹ دی ۱۳۹۱ساعت   توسط مسعود زارعیان  |