سیاسفید

در فیلم "یه حبه قند" باورپذیرترین روحانی سینمای ایران رقم خورد

گزارش یک نشست!

نمایش و بررسی فیلم سینمایی "یه حبه قند" دیروز در سالن آمفی تئاتر دانشکده علوم دانشگاه فردوسی مشهد با حضور رضا کیانیان، نگار جواهریان و مسعود زارعیان به نفع موسسه خیریه توانبخشی فتح المبین برگزار شد.

مسعود زارعیان منتقد سینما در جلسه نقد و بررسی فیلم یه حبه قند که در سالن آمفی تئاتر دانشکده علوم دانشگاه فردوسی برگزار شد، اظهار داشت: یه حبه قند بهترین اثر میرکریمی و فراتر از استانداردهای سینمای ایران است. شاید فیلم حادثه و اتفاقی جدی را دربرندارد اما سرشار از جزئیات و آینه ای از زندگی ما آدم هاست. آدم هایی که هر کدام رازی دارند و نمی توانند به راحتی بیانش کنند.

فیلمساز از لهجه کمک گرفته تا بیننده را درگیر اتمسفر کلی فیلم نماید و به نحوی درگیر تجربه فیلمساز تا به مشارکت در تولید معنا برسد. حتی بیننده گاهی متوجه جزئیات و دیالوگ ها نمی شود و این ظاهرا قصد آگاهانه کارگردان است تا بگوید هر جزئی به تنهایی بی معنا و در کنار هم تجلی معنای زندگی است.

 تقابل غم و شادی در فیلم یه حبه قند تنها بخشی از این فیلم بود و نمی توان بر اساس تجربه های پیشین سینمای ایران دانست و قابل قیاس با فیلم های ساخته شده قبل از خودش نیست.

وی افزود: پشت صحنه این فیلم حتی با حضور بازیگران خردسال بسیار آرام و قابل کنترل بود و این فیلم توانست در زمینه مسائل فنی و در ساحت تکنیک موفق ظاهر شود و دنیای جدیدی را پیش روی مخاطب خود قرار دهد.

این منتقد سینما اظهار داشت: منتقدان سینما فقط نباید بدی یک فیلم را عنوان کنند بلکه تشخیص سره از ناسره و بیان نقاط قوت هم در نظام ساختارگرای نقد اهمیت بالایی دارد.

زارعیان خاطرنشان کرد: اتفاق اصلی این داستان در یک سوم پایانی آن رخ داد تا بیننده تحت تاثیر جریان زندگی با فیلم همراه شود و حادثه ذهن او را مشغول نکند که به نظرم تجربه متفاوتی بود.

وی همچنین به بیان نقش روحانی در این فیلم پرداخت و افزود: حاج ناصر بسیار دوست داشتنی و تاثیرگذار در این فیلم ظاهر شد بطوری که مخاطب با او هم ذات پنداری کرده و همراه می شود. نوع جواب دادن به سوال کنکور، شکل حفظ کردن نماز میت با حالتی که غم و طنز را با هم دارد و گفتن کلمه "بله" در مواجهه با قاسم و پسند که به نوعی فاصله روحانیون از نسل حاضر را نهیب می زند، از نکات ریز و مورد توجه فیلمساز بوده و به خوبی تصویر شده است که به جرات می توان گفت باورپذیرترین روحانی سینمای ایران را رقم زده است.

در ادامه رضا کیانیان بازیگر این فیلم گفت: برقراری یک زبان مشترک بین همه بازیگران و حتی حضور افرادی که از بازی در تئاتر در این فیلم نقش داشتند یک توازن و اعتدال را در اجرای کار به همگان نشان داد.

کیانیان افزود: برای حضور من در این فیلم نگرانی از سوی کارگردان این فیلم و انتخاب بازیگر (افشین هاشمی)شکل گرفته بود که نقش پررنگ و چشم‌گیر من با توجه به در نظر گرفتن اخلاق حرکات زشت مانند (خودخواهی‌ها) در مقابل حضور اکثر بازیگران تئاتری ایجاد شود.

این بازیگر سینما تصریح کرد: یک بازیگر خوب توانسته هر نقشی را بازی کند و حضور در فیلم‌های مختلف توان و استعداد بازیگران را نشان می‌دهد.

کیانیان همچنین به انتخاب لهجه بازیگران و گویش مشهدی خود اشاره کرد و افزود: با توجه به اینکه ساخت این فیلم در یک باغی صورت گرفت و قرار بر این بود که همه بازیگران با یک لهجه یزدی صحبت کنند ولی در ادامه ساخت این فیلم با توجه به درخواست من که دامادها توانسته از یک شهر دیگر باشند، لهجه مشهدی در کنار سایر دامادها که ته لهجه شیرازی و مازندرانی و... انتخاب شد.

این بازیگر سینما و تلویزیون افزود: شیوه زندگی انسان‌ها در دنیای امروز به صورت زندگی معاصر است و این روش زندگی بر خلاف دوره‌ای گذشته که به صورت سنتی روزگار افراد طی می‌شد، تفاوت دارد. در چند سال اخیر نویسندگان این نوع تنهایی را رشته قلم در آورده و دیگر بیان یک نوع دیالوگ که زمینه ایجاد یک نتیجه خاص بوده را در نوع نوشتن خود ابراز نمی‌کنند.

کیانیان خاطرنشان کرد: هر صنفی در قبال تصویری که از آن نمایش داده می شود حساسیت به خرج می دهد. مثلا  وقتی از یک پستچی فیلم می سازید سریع اداره پست وارد عمل شده و می خواهد به بهترین شکل پست چی را نمایش دهید حال آنکه هر شخصی از هر صنفی بد و خوب دارد و باید مرزهای تحمل را گسترش داد تا هنرمند بتواند به راحتی اثرش را خلق کند.

این بازیگر سینما گفت: من خودم تاکنون دوبار نقش روحانی را بازی کرده ام و سعی ام بر این بوده تمامی اقتضائات را در نظر بگیرم. بله با نظر آقای زارعیان موافقم که حاج ناصر در این فیلم بسیار دوست داشتنی بود چون کاملا خودش بود به دور از تابوها و اعتبارات دیگر. ما همیشه نباید به دنبال یک پیام باشیم بلکه می توان از رفتارهای بسیار جزئی هم متنبه شد که فکر می کنم با درایت آقای میرکریمی در این شخصیت اتفاق افتاده است.

همچنین در ادامه این جلسه نقد و بررسی نگار جواهریان اظهار داشت: برای بیان لهجه یزدی کارگروهی در بین تمام بازیگران ایجاد شده بود که این کار به وسیله سی دی تمرین صورت می‌گرفت.

وی افزود: یک نزدیکی خاصی در بین بازیگران این فیلم بود که بیان یک راز را در این سن و با توجه به نوع زندگی افراد در این جامعه را به مخاطبان نشان داد.

جواهریان همچنین به نقش خود در این فیلم اشاره کرد و افزود: من شخصیت خود را در این فیلم نزدیک کرده زیرا دور بودن از خود شخصیت های غیر واقعی در فیلم ها را رقم می زند و من غرق شدن در نقش را قبول ندارم.

جواهریان در جواب سوالی در ارتباط با چیدن سیب از درخت گفت: نباید مخاطب به دنبال رمزگشایی در فیلم باشد بلکه زیبایی اثر هنری به پیچیدگی هایش است و بیننده باید خود به کشف معانی برسد. اما در این جلسات منتقد کمک می کند تا تماشاگر دور اثر بچرخد و از زوایای گوناگون به آن نگاه کند و بیاندیشد.


برچسب‌ها: یه حبه قند, رضا کیانیان, نگار جواهریان, رضا میرکریمی
+ نوشته شده در  دوشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۰ساعت   توسط مسعود زارعیان  |